«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ اردیبهشت ۱, دوشنبه

بسان ﮐﻮﺩﮐﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﮑﺲﻫﺎ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﺪ ...

ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﻭ ﺳﻮﺭﺍﺥ
ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﯾﮏ ﺩﺭﺧﺖ
ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﻣﺎ ﺭﺍ
ﻣﯽ نگرد؛
بسانِ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﮑﺲﻫﺎ
ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﺪ ...

... ﻭ ﺁنکه ﻧﺎﻣﺶ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ
ﮔﻞﻫﺎﯼ ﺧﺸﮑﯿﺪه،
ﺭﯾﺸﻪﻫﺎﯼ ﮐﻨﺪﻩ
ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ
ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ.

«ﺟﻮﻻﻥ ﺣﺎﺟﯽ» سراینده ی ﺳﻮﺭﯼ

برگردان: ﺁﺯﯾﺘﺎ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ

برگرفته از «تلگرام هنر اعتراضی»  یکم اردی بهشت ماه ۱۳۹۹ (با اندک ویرایش درخور از اینجانب؛ برنام را از متن نوشته برگرفته ام.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!