«اگر تا پیش از
روز کارگر پارسال، این نام برای من و خیلی دیگر از خانواده ها تنها یک مناسبت در
تقویم بود، با پشت سر گذاشتن این یک سال، همگی بیش از پیش با این عنوان و معنای آن
پیوند خوردیم. روز کارگر بهانهای شد برای پیوند همه ی ما خانوادههایی که فرزندانی
داشتیم که بیتفاوت نبودند؛ اعتراض را حق طبیعی خود دانستند و خاموش نماندند. شاید
فرصتی شد تا دوباره ما هم به فرصت های فراموششده، مثل حق اعتراض و مطالبه نگاهی بیاندازیم.
این چندین ماهی که گذشت و زندگی ما را از جریان روزمره اش خارج کرد، تلنگری بود بر
اندیشه ها و باورهایی که فراموش کرده بودیم. ارتباط مستمر با خانواده های همفکر و
فعالین سندیکاها و لمس نزدیکتر دغدغههایی که شاید چون دغدغه ما نبود برای مان بی
اهمیت بود، حاصل دیگری بود که از این ایام بردیم. در کنار آن به این باور نادرست
که همیشه نسل جوان تر را مقصر میداند که با خامی و سرپیچی از اصول نسل قدیمی تر،
بی فکرانه خود را و خانواده را به مشقت میاندازد، پی بردیم و دانستیم اندیشه درست
و ایستادگی ربطی به سن و سال و تجربه ندارد و چه وقت ها که ما باید همراه آنها باشیم.»*
... و این، بی هیچ
گمان و گفتگو، یکی از ارزشمندترین دستاوردهای جنبش کنونی طبقه کارگر ایران و
زحمتکشان پیرامون آن است.
ب. الف. بزرگمهر ۱۳ اردی بهشت ماه ۱۳۹۹
* نوشته
ای ژرف نگرانه از مهرانه قاسمی (مادر ندا ناجی) به مناسبت روز جهانی کارگر، برگرفته
از «تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران» ۱۳
اردی بهشت ماه ۱۳۹۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر