ماجرای این دله دزدهای بخت برگشته تا اندازه ای بسان
آن معتاد به سیگاری است که برای کنار نهادن آن، پیش پزشک رفت و آن جناب فرمود:
هرگاه هوس سیگار می کنی، آب
نبات بمک تا پندار آن از سرت بپرد!
پس از آن، سرنوشت چنان بود که
آن بیمار، هم آب نبات می مکید و هم در میان آن، سیگارش را پُک می زد و توان کنار
گذاشتن هیچکدام شان را نیز نداشت!
اکنون، این ها نیز دعا می کنند
تا انشاء الله کارها روبراه شود؛ ولی ماشاء الله نگرانی هایی که یکی
دو تا هم نیست، نمی گذارد که دلنگرانی شان، یکبار برای همیشه زدوده شود و کار
بجایی رسیده که گویی دلواپس از زهدان مادر بیرون جسته اند:
هم خدای را نیایش می کنند و
سپاس می گذارند و هم مادرزاد دلواپس اند!
الحمدلله!* نه به گاو و گوسپندِ دولت «زهدان اجاره ای» زیان می زنند و نه سیاست «شیطان
بزرگ» از نیایش و دلواپسی شان گزند می بیند! هر کس بکار خویش!
ب. الف. بزرگمهر ۱۶ اسپند ماه ۱۳۹۴
* «الحمدلله!» از دیدِ آن ها و نه من!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر