«ما میدانیم که ایران [بخوان: رژیم
خرموش های اسلام پیشه!] دست اندر کار ناپایداری در خاور میانه بوده
است، شما به لبنان، سوریه، یمن یا عراق بنگرید! سیاهه ی جاهایی که ایران چون بازیگر
ویرانگر نقش داشته، بسیار دراز است.»، «خوک پمپی» در گفتگویی رسانه
ای سوم خرداد ماه ۱۳۹۸ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ
من است. ب. الف. بزرگمهر)
رژیم خرموش های اسلام پیشه ی فرمانروا بر ایران، پیش و
بیش از آنکه در ناپایداری منطقه دست داشته باشد با زیر پا نهادن خواست های انقلاب
سترگ توده ای بهمن ۱۳۵۷ بدرازای چهار دهه و سمتگیری اجتماعی ـ اقتصادی و سیاسی
بسود کلان سرمایه داران سوداگر و وامانده ترین لایه های نازک اجتماعی همبودهای
کهنه، گرامی میهن مان را ناپایدار نموده، توده های مردم کشورمان را به مرگ گرفته و
با جلوگیری از پیشرفت ایران به نابودی آن یاری رسانده و می رساند. تسویه حساب با
چنین رژیم پلیدی با خود توده های مردم ایران است که تاکنون در یکی دو خیز کوتاه و
بلند، همچنان ناکام مانده است. در این ناکامی ها دستگاه دیوانسالاری شما «یانکی»
ها بسی بیش از هر کشور امپریالیست دیگر و ریزه خواران تان نقش داشته است.
شما بسی بیش از آنکه این رژیم وامانده و از درون فرسوده را
آماج تیرهای خود بگیرید، جنبش توده ای فزاینده ی مردم ایران را نشانه گرفته و می
خواهید آن را بی پا کنید. به این ترتیب، شما به چنین رژیم آدمکشی در کردار یاری
رسانده و در سرکوب جنبش توده ای مردم ایران که خواه ناخواه به چپ گرایش دارد با آن
رژیم همسو و همدستید. شما خواهان پیشرفت و آبادانی هیچ کشوری در منطقه و جهان
نیستید و خود بدرازای دهه ها در ناپایدار نمودن جهان، نقش نخست را بر دوش داشته و
همچنان دارید.
سیاست های شما با همه ی باریک بینی های بایسته برای
جامه ی کردار پوشاندن آماج های کوتاه راهبردی، در زمینه ی چگونگی دستیابی به آماج
های دوربردی، بسیار کوته بینانه، چندپارچه و ناهماوند با سیاست های جداگانه ی
راهبردی تان است؛ جز این هم نمی تواند باشد؛ زیرا سازندی رو به نابودی که از
دیرزمانی به این سو، زمینگیر نیز شده از دورنمای بایسته برای گسترش و بازآفرینی
خود برخوردار نیست. به همین شَوَند است که به زور روی می آورید و با همه ی
زورگویانی که به نوبه ی خود از چشم اندازی درخور برای رویش و گسترش برخوردار
نیستند، همدست می شوید و آشوب به پا می کنید؛ آشوبی
که دیر یا زود در هر جایی دامن خودتان را نیز گرفته و نمی گذارد تا آن را بسود خود
مهار و رهبری کنید! آشوب خود شما را نیز می غلتاند و به بخشی از خود دگرمی دیسد. تنها
آخشیجی که هنوز به شما تا اندازه ای یاری می کند تا نقش ویرانگرانه ی خود را پی
بگیرید، نارسایی و کژدیسگی پدید آمده در پی فروپاشی «اتحاد جمهوری های شوروی
سوسیالیستی» و «اردوگاه کشورهای سوسیالیستی» و تهی شدن جای آن هاست. با این همه به
چیزی بیش از ویرانگری دست نخواهید یافت و اگر می پندارید، خواهید توانست بر جهان
چیره شده، کامروا شوید، کور خوانده اید.
ب. الف. بزرگمهر
سوم خرداد ماه ۱۳۹۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر