برای
چه دور سرمان چرخ می زنند، بی آنکه کاری انجام بدهند؟! آیا همان آقایان را می
آورند تا دست گل به آب داده شان را بهتر ببینند؟ می گویند، دور و بر منطقه های
نفتی و شاید برخی جاها از آنِ «از ما بهتران» را چنان خوب پاس داشته اند که کم
ترین نشانی از تندآب در آنجاها نیست. بله! درمی یابیم نفت تا چه اندازه سودمند
است؛ دستکم به آن اندازه که تندآب خروشان را بسوی کشتزارها و خانه و زندگی مردم در
روستاها کژ کنید تا آنجاها گزندی نبینند. بیگمان هم اکنون که این چیزها را می گویم
به سوراخ بزرگ روی شلوارم چشم دوخته و خواهید گفت: فرشتگان آسمانی از این
ندانمکاری من، اشک می ریزند. بگذار آن ها اشک بریزند! بجایی برنمی خورد؛ ولی شما
بیش از آن از زبان درازیم، آشفته شده اید. این را هم می دانم و نیک درمی یابم. با
این همه، باید گورتان را گم کنید و به کانادا و اینا بروید. دلم و دل ما
مردم با همه ی این ها برای تان می سوزد:
بی
آبروهایی دو سر گُه که در فرجامِ کار نه جایی در ایران خواهید داشت و نه پایی
استوار در آنجاها که پول چال کرده و می کنید. گورتان را که گم کنید، همه را از
حلقوم تان بیرون خواهند کشید و چه بسا بزندان نیز افکنده شوید. مرده شورتان ببرد
که زندگی برای مردم ایران بر جای نگذاشته اید!
ب. الف. بزرگمهر ۱۷ فروردین ماه ۱۳۹۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر