«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ مرداد ۲۹, چهارشنبه

از برادران مسوول بپرسید تا به شما بگویند که این کالا تا چه اندازه ایرانی است ـ بازانتشار

... اسلام عزیز را نیز آنچنان به گُه کشیدیم که خودمان هم دیگر آن را نمی شناسیم

گفتگویی کوتاه با بصیرت العظما در این باره:

ـ حضرت آقا! شما شعار پشتیبانی از کالای ایرانی را در میان نهاده بودید. این ها زیر همان شعار، نوشابه ی استکبار جهانی را تبلیغ می کنند؛ تنها همین مانده که زیر آن پرچم های نوشابه، چیزی در این مایه بنویسند: «پپسی بنوشید تا در زندگی کامروا باشید!»؛ شاید چون مردم در بسیاری جاها دسترسی به آب آشامیدنی ندارند، جایگزینی برای آن جُسته اند؟! شما چه می فرمایید؟

ـ بله! شما با نکته سنجی دست بر جای حسّاس این حقیر نهادید؛ ولی این نکته که نیازمند بصیرتی افزون تر از ایناست را نادیده گرفتید که اگر آن نوشیدنی، استکباری و خوردن آن مکروه است، شیشه ی آن، کاربردهای بسیار خوبی دارد که ما نمی توانیم همه ی آن خوبی ها را در اینجا بر زبان آوریم؛ زیرا بی درنگ، دشمن از آن ابزاری برای گشودن پیشانی تازه و رویارویی بیش تر با ما ساخته و از زبان خودمان یک گواهی به پرونده مان، برای آینده ای که چندان روشن نیست، می افزاید. بهتر است این ها را از برادران مسوول در نظمیه و اینا بپرسید تا به شما بگویند که این کالا تا چه اندازه ایرانی است؛ لاکن، همینجا به شما سپارش می کنم که اگر پاسخی درخور نشنیدید، بیش از اندازه پاپیچ شان نشوید؛ وگرنه، کار دست خودتان داده و نیازمند پاسخ نخواهید بود. از این نکته که بگذریم، همانگونه که می بینید، کالای ایرانی و انیرانی، چنان در هم تنیده شده که جدا کردن شان از یکدیگر به هنگام فرآوری به این سادگی نیست و تنها آن هنگام که به مرحله ی پخش و اینا می رسد، می توان در بسیاری موردها چون این نمونه، آن ها را از یکدیگر جدا نمود و هر بخشی از آن را در جای درخور به مصرف رساند. اگر چنین وضعی در اقتصاد جهان فرمانروا نبود که همه چیز در هم می آمیزد و مال ما و مال آن ها آنچنان در هم فرومی روند که جدا کردن شان از یکدیگر شدنی نیست، ما نه نیاز به دستبرد در اصل ۴۴ و اینای قانون اساسی داشتیم؛ نه به نرمش قهرمانانه وادار می شدیم و نه تخم حرامی در زهدان اسلامی مان که استکبار جهانی آن را برای همیشه اجاره نموده، پدید می آمد! بماند که اسلام عزیز را نیز آنچنان به گُه کشیدیم که خودمان هم دیگر آن را نمی شناسیم.

ب. الف. بزرگمهر    ۱۶ تیر ماه ۱۳۹۷

https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/07/blog-post_54.html

زیرنویس تصویر:

همایش «روز ملّی صنعت» در مشهد با شعار پشتیبانی از کالای ایرانی و پزرگداشت نوشابه ی پپسی (برگرفته از گوگل پلاس با اندک ویرایش و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!