ما با جان و دل آنچه بایسته است را انجام خواهیم داد؛ گرچه در برابر شاخه ی زیتون شما جز چند ترکه ای نازک از درخت انارهای خودتان، چیزی برای پیشکش نداریم! مگر نمی خواستید به اسلام ناب بازگردید و تربیت و آداب و رسوم گذشته را زنده کنید؟ مگر مردم ایران را به همین بهانه به تازیانه نمی بندید؟ خوب! ما به شما کمک می کنیم تا گامی دیگر به گذشته بردارید و چه بهتر که با خودتان کار را آغاز کنیم! کارِ دشواری نیست و نیازی هم به بستن دست و پای تان با چوب و فلک و اینا نیست. کاری داوجویانه (داوطلبانه) است. درست مانند آن آقا که گفته بود «بدون اینکه فشار و زوری وجود داشته باشد ... آمدند؛ صف کشیدند ...»، شما هم داوجویانه می آیید و ترکه ی خیس شده ی انار میل می کنید! پا یا دست تان نیز برای ما یکیست و گزینش آن را به خودتان وامی نهیم؛ نه دروغ و نیرنگی در کار خواهد بود؛ نه خودکامگی. همه چیز بر بنیاد دمکراسی که ما به آن باوری ژرف داریم، پیش خواهد رفت. من گفته بودم که خودتان، دیر یا زود، دست از پا درازتر می آیید و در این سو نیز هیچکس نمی تواند بهانه بگیرد که چرا با ترکه های درخت انار از شما پذیرایی کرده ایم. پاسخ آن ساده است: خودشان سر و زبان دارند و بدون اینکه فشار و زوری در کار باشد، خواسته اند تا ترکه ی خیس شده ی انار بخورند؛ حتا گزینش دست یا پای شان و یا هر دو که برای ما یکیست را به رای خودشان نهاده ایم: کاری سر تا پا دمکراتیک! خواهید دید که آنچه بایسته است را به انجام خواهیم رساند و به شما در راهی که در پیش گرفته اید، کمک های شایانی خواهیم نمود. *
از زبان لات بی سر و پای «یانکی»: ب. الف. بزرگمهر یکم مهر ماه ۱۳۹۸
https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/09/blog-post_23.html
* لات بی سر و پای «یانکی»، همان آن با خود می اندیشد: کاش می شد خودم چند ترکه ای به دست یا پا یا از آن نابدترِ آن آخوندِ چُسی می نواختم تا دلم خنک شود! افسوس که جایگاه ریاست جمهوری دست آدم را می بندد ...
***
«شاخه زیتون همواره روی میز وجود داشت؛ ولی ما یک بار دیگر آن را نشان میدهیم.»، «توئیت» دیگری از همان گزارشگر در همان روز از زبانِ خبرچین شماره یک «یانکی» ها در ایران: «سیّد از خر جَسته» (همانجا)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر