ما، نه من تنها، چون از زبان دیگر همکارانم در اتحادیه اروپا هم شنیده ام، این ها را که می بینیم، لب مان به خنده گشوده می شود و با آن ها می خندیم.* کار و بارمان با آن ها تاکنون، بیش از گفتگوهای خشک دیپلماتیک، خنده و شوخی و هر از گاهی، مهمان شدن با خوراک های خوشمزه ی ایرانی و هدیه های یکی از دیگری بهتر دریافت کردن بوده است؛ و شگفتا که دیپلماسی مان نیز اینگونه پیشرفت های چشمگیری داشته است که همه ی آن را شما نمی دانید و نباید هم بدانید؛ چون رشک تان برانگیخته می شود و آرزو می کنید تا جای ما باشید. من، هرگز به چیزهایی که درباره ی بدرفتاری آن ها با مردم ایران گفته می شود، باور نکرده ام. ما جز خوبی و نیکوکاری و مهمان نوازی از آن ها ندیده ایم.
از زبان دختر ترشیده ی ایتالیایی که از زمان نشست و برخاست با خرموش های اسلام پیشه، رنگ و رویی یافته و ترگل ورگل شده است: ب. الف. بزرگمهر پنجم مهر ماه ۱۳۹۸
https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/09/blog-post_27.html
* آماج سخن، «به آن ها می خندیم» است که در زبان دیپلماسی اینگونه از آب درمی آید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر