«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ شهریور ۳۱, دوشنبه

اگر جویای حقیقتی، آن را خواهی یافت! ـ بازانتشار

کسی نوشته است:
«چه بگوییم؟! نمی دانیم کی حقیقت میگوید و کی نه؛ بهترین کار آن است که تا آینده سکوت کنیم.»

از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر

برایش می نویسم:
خاموشی گزیدن کار کسانی است که خودآگاهانه یا ناخودآگاهانه می خواهند همواره بر «الاغ واقعیت هایی گذرا» سوار باشند، برای آن ها که بگونه ای عمده دربرگیرنده ی لایه های میان به بالای جامعه اند، تفاوتی نمی کند که آن الاغ به کدام سو روان است؛ از کدام علف می خورد و چه ویژگی هایی دارد؛ گرچه، بیگمان دوست ندارند تا بر الاغی چموش، گازگیر یا لگدپران سوار شوند؛ ولی درست به شَوَند همان فرصت جوییِ آمیخته با کوته بینی سرشتی چنین لایه های اجتماعی از بختِ بدِ سوار شدن بر الاغی چموش، بیش از دیگران برخوردارند.

نه جانم! اگر جویای حقیقتی، آن را خواهی یافت!

ب. الف. بزرگمهر   ۳۱ شهریور ماه ۱۳۹۹

برگرفته از پی افزوده ی نوشتارِ «خر خودتی برادر! معجزه ای در کار نبود؛ نیرنگی ساده، شناخته شده و کارساز بود ...» ب. الف. بزرگمهر     نهم دی ماه ۱۳۹۴

https://www.behzadbozorgmehr.com/2015/12/blog-post_55.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!