«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ مهر ۵, شنبه

... من اما کارگرم

بهار را دوست دارید 
و زایش طبیعت امیدوارتان می‌کند.

تابستان
فصل رخوت و سرخوشی‌هایتان است،
سفر می‌روید و لذت می‌برید.

پاییز را عاشقید؛
نشستن در مهتابی و چای نوشیدن
و نگاه کردن به برگ‌‌ها
سرودن و نوشتن و خواندن را ...

زمستان فصل آرامش‌ است،
افتادن بی‌صدای دانه‌های برف
بر حجم پاک و سفید نشسته
روی زمین ...

اما کارگرم؛
از تمامی این فصل‌ها
با همه‌ سختی های شان
هنوز هم
شش ماه دوم سال را
بیشتر دوست دارم

اگر «بیکار نباشم»
یک روز زود‌تر از ماه های نیمه‌ی اول سال
دست مزدم را می‌گیرم ...
البته،
«اگر بدهند» 

ایراندخت

برگرفته از «تلگرام»  پنجم مهر ماه ۱۳۹۹ (برنام را از متن برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!