نوشته ای است کوتاه با برنام «یک هفته بعد از حملات روسیه
به مداضع داعش، حمایت تلویحی هاشمی از جنایات داعش!»:
هاشمی رفسنجانی دردیداربا رئیس مجلس کرواسی:حملات روسیه به سوریه نتیجه ای جز نابودی مردم ندارد. چرا متوجه نمیشوید که مذاکره سیاسی بهتر از بمباران مناطق مختلف است!
پی نوشت:
اگر نیروهای ائتلاف به روسیه و عراق و افغانستان حمله
کنند عین دموکراسی خواهی است! دریای حماقت ساحل ندارد...
از «گوگل پلاس»
به یاد نوشتار یا بیانیه ای می افتم که با یاد نمودن از
دولت سوریه با برنام «دولت مستقل و سکولار» و گونه ای کوته بینی، در این باره
نوشته بود:
«حملات اخیر روسیه به پایگاههای
تروریستی دولت آدمخوار خلافت اسلامی داعش و مزدوران وارداتی که بنا به درخواست دولت سوریه صورت گرفته و می
گیرد برای حفظ موجودیت سوریه و تمامیت ارضی این کشور مثبت است و نقشه های شوم امپریالیستهای
غرب برای سرنگونی رژیم بشاراسد و تقویت عربستان و اسرائیل و ترکیه در منطقه
را نقش بر آب می کند.» و برای
نگارنده ی آن نوشته ی کوتاه می نویسم:
تنها یک نکته برجای می ماند که به نوبه ی خود از دید من
مهم است و نباید با دیدی محدود به آن نگریست؛ پانهادن روسیه (و نیز ایران یا هر
کشوری!) در این کشمکش و بگونه ای کلی در سرزمینی دیگر به هر انگیزه ای که باشد به
همان اندازه ی چنگ اندازی امپریالیست ها نادرست است و نه تنها کار را دشوارتر می
کند که بیش از پیش به سود کشورهای امپریالیستی که از توان بیش تر مالی و ...
برخوردارند، تمام می شود. در این زمینه، گفته های اوباما و تهدید
ضمنی روسیه و ایران را به هیچ رو نباید، پوچ بشمار آورد ...
ب. الف. بزرگمهر ۱۶ مهر ماه ۱۳۹۴
https://www.behzadbozorgmehr.com/2015/10/blog-post_38.html
پی نوشت:
بانویی
می نویسد:
«امروز
[۱۷ مهر ماه ۱۳۹۴] اسد به حمله های روسیه اعتراض کرده و مدعی شده روس ها سرخود عمل
میکنند و در واقع به خواست ما و مرزهای ما دست درازی کرده اند. بیچاره مردم!» («گوگل
پلاس»)
به
وی پاسخ می دهم:
این هم آب پاکی روی دست ستایشگران مافیای روس که با چشمان بسته دهان می گشایند. اگر
خود را «میم لام» نمی نامیدند، آن اشاره ی کوتاه به بهانه ی نوشته ی آن آدم که
بگمانم از طرفداران احمقی نژاد باشد را نمی کردم. دشواری کار در میان نیروهای با
گرایش چپ است که هم چپ نما درون آن بسیار است و هم چپ روهایی که هنوز برخی الفباهای
ساده ی «میم لام» را فرانگرفته اند که اگر آموخته بودند، «چپ رو» نبودند و هم از
همه ی این ها بدتر، گرایش نشانه گذارترین حزب سیاسی ایران در برهه هایی از تاریخ
کشورمان به سوسیال دمکراسی است و هر روز بیش از پیش پرت و پلا می بافد. این یک
نمونه ی آن است:
«...ما معتقدیم که، در
رابطه با انتخاباتِ پیشرویِ مجلس، باتوجه به نقطهضعفهای دیکتاتوری حاکم و اینکه
“نظام“استعداد نامتعادل شدن را دارد، با برگزیدن شعارهای مشخص و بسیج کنندهای عیارِ
تعهد دولت یازدهم ولایتفقیه را در اینکه تا چه حد برای “رأی مردم“ ارزش
قائل است، به محک باید زد»، «نامه مردم» شماره ۹۸۳، ۱۳ مهرماه ۱۳۹۴ (برجسته
نمایی های متن از آنِ من است. ب. الف.
بزرگمهر)
در یادداشت
های حاشیه ای (memo) پای آن نوشتار (در بایگانی خود) در این مورد نوشته ام:
نتیجه گیری از این بهتر نمی شود! شاهکاری است؛ ولی دولت یازدهم تاکنون با بدارآویختن های
پرشمار آن ارزش را به نمایش گذاشته است!
شاید به آن در نوشتاری جداگانه پرداختم؛ شاید هم نه. نمی دانم؛ آبی است که از سر گذشته است؛ گرچه امید برای بهبود همچنان پابرجاست و بی آن باید سر بر زمین نهاد و مرد.
ب. الف. بزرگمهر ۱۷ مهر ماه ۱۳۹۴ («گوگل پلاس»)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر