«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ آبان ۱۱, یکشنبه

شما از من می خواهید که دست روی دست بگذارم ...

من مرزی میان گرایش های خودم با گرایش کسانی که مرا دوست دارند، نمی بینم۱ و امیدوارم که دونالد رای بیش تری از آن بی بخار۲ بیاورد و کار بجای باریک نکشد؛ ولی، اگر چنین شد، شما از من می خواهید که دست روی دست بگذارم و هیچ کاری بسود او انجام ندهم؟! بگمانم برای تان روشن است که چنین نخواهد شد. شما خود بهتر می دانید که کفه ی ترازو در آن دیوان بسود من و دیگر دوستانم سنگین تر از آن دو سه لیبرال دمکرات جاخوش کرده در آنجاست. من برای روز مبادا آمده ام و همراهِ دیگر دوستان آماده ایم که اگر خدای ناکرده، آن بی بخار رای بیش تری از دونالد بیاورد ـ گمانه ای که به هر رو باید آن را بدیده گرفت ـ بازی را بهم بزنیم. ناگفته نگذارم که این بی بخار را نیز خودمان به یاری رسانه های نیرومندمان بالا کشیدیم تا از دست آن مویِ دماغ۳ آسوده شویم؛ نه آنکه او براستی چپ باشد و بیمی از وی در دل داشته باشیم؛ بیش تر به این شوند که هواداران بسیاری در میان جوانان از گروه های گوناگون اجتماعی یافته بود، می بایستی با رو کردن یکی از پرونده های این بی بخار، وی را  چهره ی روز کنیم و پس از برتری وی در برابر آن یکی، سر و ته پرونده را هم بیاوریم. اینگونه با همچشمی بی دردسرتر روبروییم. شما که بهتر از من می دانید:
کیست در این دم و دستگاه که خورد و بردهایی بیرون از چارچوب کاری خود نداشته باشد؟ همینکه با پول های گزاف این و آن به جایگاه های گوناگونِ دادرس و نمایندگی و ریاست جمهوری برگزیده می شویم، برای شما به اندازه ای بسنده گواه نیست؟! آیا هیچکدام از این ها را می توان در چارچوبِ کانون۴ گنجاند و بدور از گرایش های خودوندی۵ بشمار آورد؟ از کدام کانون و هنجار سخن می رانیم؟!۶

ب. الف. بزرگمهر   ۱۱ آبان ماه ۱۳۹۹

پی نوشت:

۱ ـ «برای آنکه من هم مردها را دوست دارم»  ب. الف. بزرگمهر   هشتم مهر ماه ۱۳۹۹

https://www.behzadbozorgmehr.com/2020/09/blog-post_467.html

۲ ـ جو بایدن

۳ ـ برنی ساندرز

۴ ـ واژه ی «قانون» در زبان عربی از واژه ی «کانون» پارسی ریشه گرفته و چون برخی دیگر از واژه های عربی، چون هندسه (اندازه) و الماس («ال» + «ماس» از ماسیدن) دوباره به زبان پارسی زورچپان شده است. دانسته و آگاهانه، «زورچپان» را بکار می برم؛ زیرا برخلاف روند بده بستان شناخته شده میان تبارها و خلق های جهان از دوره های کهن تر تاکنون و پذیرش واژه های بیگانه و گوارش آن ها در زبان بومی که بویژه با گسترش داد و ستدهای بازرگانی میان آنان هماوند است، بسیاری از واژه های عربی در دوره ی چیرگی دویست ساله ی تازیان بیابانگرد بر ایران زمین که از سخن گفتن و نوشتن پارسی زبانان به زبان پارسی با درشتی هرچه بیش تر جلوگیری می نمودند، با زور به زبان پارسی گرانبار شده و پس از آن با فراز و نشیب هایی در دوره های گوناگون و کاربرد بیش تر زبان عربی به بهانه ی قرآن از سوی آخوندها و ملاهای نادان در زبان زیبا و روان پارسی جا انداخته شده اند؛ واژه هایی که به همین دلیل و چنانچه اندکی در فرهنگ پارسی زبانان کشورهایی چون افغانستان، تاجیکستان و جاهای دیگر باریک شویم، بروشنی به آن پی خواهیم برد، می توانند آسان تر از زبان پارسی زدوده شوند.

برگرفته از پی نوشتِ نوشتارِ «پیدایش نابرابری در میان مردم به پیدایش دولت انجامید!»  ب. الف. بزرگمهر ۲۴ آبان ماه ۱۳۹۲

https://www.behzadbozorgmehr.com/2013/11/blog-post_15.html

۵ ـ بکارگیریِ آمیخته واژه ی «خودوند» (یا «خودوندی») را بجای واژه ی «شخصی» پیشنهاد می کنم.

۶ ـ دادرسِ (قاضی) پیشنهادی دونالد ترامپ [بخوان: لات بی همه چیز «یانکی»!]: «ایمی بَرِت» برای دستیابی به کرسیِ آزاد شده ی «دیوان بَرین (عالی) یانکی ها» باید دربرابر «کارگروه (کمیته) دادرسی سنای یانکی ها» گردن سپارد (تعهد کند) که در آن دیوان، بر بنیاد قانون و بدور از گرایش های خودوند (شخصی) تصمیم خواهد گرفت.

بنیاد داده ها برگرفته از «خبرخوان» تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» به تاریخ ۲۱ مهر ماه ۱۳۹۹ با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب است؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!