«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ آبان ۲۷, سه‌شنبه

گاهی می شود که زندگی ات را می پیچی لای روزنامه و می دهی دستش ... ـ بازانتشار

گاهی می شود که زندگی ات را مثل گشنیز و شوید و جعفری می پیچی لای روزنامه و می دهی دستش. می برد برگ های سبزشان را جدا می کند؛ ساقه هایت را دور می ریزد.

کاش روزنامه را قبل از انداختن نگاهی بیندازد؛ در صفحه حوادث زنی را کشته اند.

از بهار منصوری (««گوگل پلاس») با اندک ویرایش اینجانب در نشانه گذاری ها. عنوان را از متن برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر 

https://www.behzadbozorgmehr.com/2013/07/blog-post_4.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!