«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ دی ۲, سه‌شنبه

ما و شکنجه؟! اصلا و ابدا! ـ بازانتشار

«آنچه من مطلع شدم و سوال کردم، این است که هیچ شکنجه‌ای در کار نبوده و رویه ما با این مسأله نیز به صورت اجتماعی و کارگری است و اگر چنین نبود که برخوردهای دیگری با وی صورت می‌گرفت ... من امروز موضوع شکنجه را از دستگاه‌های ذیربط جویا شدم؛ آنها به شدت چنین مسأله‌ای را تکذیب کردند و گفتند که مدارک و مستنداتی در اختیار دارند که شکنجه‌ای در کار نبوده و دلیلی هم برای شکنجه شدن او وجود ندارد؛ زیرا شکنجه از لحاظ شرعی و قانونی در تمامی دستگاه‌های جمهوری اسلامی مردود است و من از آنجا که اطلاع دارم، چنین چیزی وجود ندارد، از این رو، اگر مدارکی در دست دارند، می‌توانند ارائه کنند.»*

دنباله ی گفته های این مادربخطای دروغگو که ناخواسته به برخوردهای تند و فراقانونی با زندانیان اشاره نیز نموده و اگر اشاره نیز نمی کرد نیز هزاران گواهی از گذشته تاکنون درباره ی آزارهای بدنی و روانی زندانیان حتا در پای چوبه ی دار هست، چنین از آب درمی آید:
برادران گفتند، ما کاری نکردیم؛ ما نازک تر از برگ گل، چیزی به وی نگفتیم؛ تنها دستی به سر و گوشش کشیدیم و حتا تخمش را با دستمال یزدی یکی از برادران اصلاح طلب زندانی سال ۸۸ که جا گذاشته بود، کمی مالاندیم تا سر حال شود. ما و شکنجه؟! اصلا و ابدا! درباره ی گذشته ها هم دروغ می گویند؛ ما نه کسی را کهریزکی کردیم و نه اساسا دستگاه شکنجه و اینا داریم. شکنجه از لحاظ شرعی و قانونی روا نیست. قرار بگذارید! خبرنگار و عکاس و هر کس که دل تان خواست اینجا بیاورید؛ اگر توانستند حتا یک ناخنگیر اینجا پیدا کنند ...

ب. الف. بزرگمهر   ۱۶ دی ماه ۱۳۹۷

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/01/blog-post_6.html

* گفته های بیشرفی به نام غلامرضا شریعتی در جایگاه استاندار خوزستان، در گفتگو با خبرنگار «جماران»   ۱۵ دی ماه ۱۳۹۷

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!