از همه ی «مطلق» اش، تنها نگاهی برجای مانده که مطلقا به جایی دور یا نزدیک با نگرانی خیره شده است! دیگر عقلش به جایی قد نمی دهد. چه خواهد شد؟ چه بلای دیگری در انتظار است؟ شیارهای پیشانیش پُرتر شده اند و چند خطی از آن درست در میانه، رو به بالا شخم خورده اند. نشانه ای از ارتباط با آسمان؟! نه! هیچ امدادی آسمانی در کار نیست. خطر در برابر و پیش روست و در پشت سر، امیدی به سگ های ولگرد نیست؛ تنها عوعو می کنند و پاچه ی همدیگر را می گیرند ...
آیا به سراغ من نیز خواهند آمد؟
ب. الف. بزرگمهر ١۵ آذر ماه ١٣٩١
https://www.behzadbozorgmehr.com/2012/12/blog-post_7989.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر