برای ناخودی ها داغ است و درفش و دست و پا و زبان بریدن و هزاران بدبختی دیگر!
به هیچ رو نمی خواستم یکبار دیگر درباره ی این ماجرای غم انگیزِ به پول و خون آغشته، بنویسم؛ ولی با خواندن گزارش زیر ناگزیر به انجام آن شدم. ماجرای ششلول بند مادربخطای بی همه چیزی که پس از کشتن دانسته و آگاهانه ی همسرش، نارواترین سخنان را درباره ی وی بر زبان آورد و فرومایگی سرشتی اش را همه سویه به نمایش نهاد. گونه ای فرومایگی ژرف بسان لای و لجن بدبوی ته مُرداب ها و گندآب ها که دامن دیگرانی از آن میان، موش های بلغورکشِ تمرگیده در تهیگاه نظامی سگ مذهب، نامور به «اصلاح طلب» که به پشتیبانی سرراست یا ناسرراست از ششلول بند حرامزاده برخاسته بودند را نیز می گیرد.
اینک، مشنگی با فرنام «کارشناس جنگ
ابزار» در نشست بیدادگاه، چنین فرمایشاتی از خود در کرده است:
«درگیری بهنگام شلیک ՛بر ما محرز است و تیراندازی متهم بیهدف بوده و دقیق
نبوده است ... از پنج تیر شلیک شده، یکی به کمد، یکی به گوشه وان، یکی به دیوار و
دیگری به دیواری که دوش حمام به آن نصب شده و گلوله آخر به دست و بدن مرحومه اصابت
کرده است.՝»
(گزارش زیر)
بخودی خود و بی نیاز از بکارگیریِ «کارشناس جنگ ابزار» که شاید در همه ی زندگی اش جز تفنگ بادی، تفنگ دیگری ندیده و با کمی پندارپروری، همشهریِ خبرچین تمرگیده بر کرسی «وزارت امور بیرونی نظام خرموشی»: «سید از خر جسته» نیز از آب در بیاید، وی از کجا دریافت که گلوله ی فرو رفته در بدن آن زن بیچاره، «گلوله آخر» بوده است؟! اینکه این و آن گلوله در کدام چال فرو رفته به کارشناس نیازمند نیست و یک کارشناس راستین، دست بالا می تواند سمت و سوی شلیک و اندازه ی نزدیکی و دوری آن را روشن کند. چه بسا آن آدمکش فرومایه، نخستین گلوله یا بگمان بسیار گلوله ها که اینک به یک گلوله کاهش داده شده را به آن زن نگونبخت شلیک نموده و برای ایز گم کردن، گلوله های دیگری نیز به در و دیواز و کمد شلیک نموده است. این را نیز بیفزایم که گفته های این آدمکش در بازپرسی هایش، نوشتن و فرستادن نامه به دخترش و برخی دیگر از نمودها و نشانه ها و حتا گواهی ها که به آن نمی پردازم، نشان از دانسته و آگاهانه بودن و از پیش برنامه ریزی شده بودن این آدمکشی دارد.
چه می توان گفت؟! در گنداب بیمانندی که مشتی خرموش شکمباره پدید آورده و از همان روز نخستِ روی کار آمدن شان آدم ها و گروهبندی های اجتماعی را به خودی و ناخودی بخش نموده اند، برای خودی ها که اینک بیش از پیش برای توده های مردم ایران روشن شده که از چارچوب کلان سوداگران و بازرگانان و خمس و زکات بگیران و تا اندازه ای دَم و دستگاه گسترده ی سرکوب شان فراتر نمی رود، هر نابکاری و تبهکاری شدنی است؛ بویژه اگر خرپول باشی! برای ناخودی ها حتا اگر از گرسنگی تکّه ای نان از چنگ دیگری ربوده باشی، داغ است و درفش و دست و پا و زبان بریدن و هزاران بدبختی دیگر!
مرگ بر ستمکاران! سرنگون باد گروهبندی های خرموشِ اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!
ب. الف. بزرگمهر پنجم آبان ماه ۱۳۹۸
https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/10/blog-post_175.html
***
ارائه نتایج بازسازی صحنه قتل میترا استاد به دادگاه
وکیل محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران، خبر داد که صحنه قتل میترا استاد، همسر آقای نجفی، بازسازی و نتیجه آن به دادگاه ارسال شده است.
حمیدرضا گودرزی روز یکشنبه، ۵ آبان، در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفت که نتیجه بازسازی صحنه قتل هنوز به وکلای آقای نجفی ابلاغ نشده است.
آقای نجفی در هفتم خرداد سال جاری به اتهام قتل همسر دوم خود، میترا استاد، و همچنین «نگهداری اسلحه غیرمجاز» بازداشت و راهی زندان شد.
دیوان عالی کشور در شهریور ماه اعلام کرد که تحقیقات موجود در پرونده محمدعلی نجفی، درباره شلیک گلولههای منجر به قتل میترا استاد را ناقص دانسته و در نتیجه حکم صادر شده در این پرونده را نقض کرده است.
وکلای محمدعلی نجفی در جلسات دادگاه ابهاماتی را درباره تعداد گلولههای شلیک شده و نحوه شلیک آنها مطرح کرده بودند.
به گفته وکلای آقای نجفی، گلوله اصابت کرده به قلب میترا استاد ابتدا «به سقف یا کاشی دیوار اصابت کرده، سپس کمانه کرده و از بالا به طور کج به قفسه سینه خورده و بعد از طی طریق در پهلو نشسته که پزشکی قانونی آن را خارج کرده است.»
علی عزتی راد، کارشناس اسلحه، نیز در جلسه دادگاه گفته بود که درگیری در حین شلیک «بر ما محرز است و تیراندازی متهم بیهدف بوده و دقیق نبوده است.»
به گفته آقای عزتی، از پنج تیر شلیک شده، «یکی به کمد، یکی به گوشه وان، یکی به دیوار و دیگری به دیواری که دوش حمام به آن نصب شده و گلوله آخر به دست و بدن مرحومه اصابت کرده است.»
محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران، پس از گذشت خانواده میترا استاد از قصاص، روز چهارشنبه، ششم شهریورماه، با وثیقه یک میلیارد تومانی از زندان اوین آزاد شد.
آزادی آقای نجفی در شبکههای اجتماعی بازتاب گسترده منفی داشت و در پی همین انتقادات دو روز بعد رئیس کل دادگستری تهران روز جمعه، ۸ شهریور، از بازگشت او به زندان خبر داد.
برگرفته از خبرخوانِ تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» پنجم آبان ماه ۱۳۹۸
بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر