سروده ای دلنشین و جانفزا
چه بیتابانه میپیچد به زلف باد خاکستر
چه آتشها نهان، در خرمن فریاد خاکستر چه بر ما رفت، این زخم جنون سر بر نمیآرد؟
به شمعی شعلهور گردد، ازین بیداد خاکستر
نسیم از جنبش برگی، غبار از حرکت دستی
ز آهنگ خوش توفان، خبر میداد خاکستر
بسوزد خرمن ظلمت شتاب آهنگ و شورانگیز
بساط فتنه برچیند، دهد بر باد خاکستر
قدم بر چشم من بگذار، ای آرامش توفان
که از جان دوستتر بادا، مبارک باد خاکستر
علی صبوری
برگرفته از «تلگرام» ۱۷ دی ماه ۱۳۹۹ (برنام را از متن برگزیده ام. زیربرنام از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر