پاسخ از زبان سرمزدور آن بازداشتگاه بدنام:
خواهر نازنین! سخنان متین، منطقی و دلسوزانه ی شما را
بگوش جان شنیدیم؛* ولی وقتی خودمان هم هنوز
دلیل بازداشت خواهرتان را نمی دانیم به شما و خانواده ی محترم تان چه بگوییم؟!
همین که خواهرتان بیش از یک ماه، همچنان در سلول انفرادی بازداشت و زندانی است،
دلیل بر آن است که ما با همه ی کوششی که بکار برده ایم، هنوز دلیلی متین، منطقی و
محکمه پسند نیافته ایم؛ درست بسانِ مدادِ کُندی که نمی توان با آن چیزی نوشت و تیغِ مدادتراشی کُند شده که خوب نمی تراشد. باید شکیبا باشید تا همه ی
این ها انشاء الله روبراه شود. از این که بگذریم، انگار شما خواهر محترم، تفاوت
بسیار بزرگِ شیوه های دستگیری و استنطاق (بازجویی) و اینا میان
نظام مقدس اسلامی مان با دیگر نظام های جهان را نمی دانید. خوب! البته گناهی هم
ندارید؛ سن و سال تان قدّ نمی دهد که بفهمید ما مامورین اطلاعاتی این نظام مقدس، نخست
شامه های مان را برای دستگیری عناصر مشکوک بکار می گیریم و پس از آن، دست بکار
ساخت و پرداخت پرونده می شویم. البته گاه گداری اشتباه هم می کنیم و به عنوان
نمونه، کسی را ده پانزده سال بگناه خبرچینی برای دشمن در زندان نگه می داریم و سپس
آزاد می کنیم. پیش می آید دیگر! انشاء الله، خدا به شما صبر اَیّوب و به ما شامه
هایی تیزتر عطا فرماید.
ب. الف. بزرگمهر ۲۰ دی ماه ۱۳۹۹
با گذشت بیش از یک ماه، نازنین محمدنژاد، کنشگر پیشین دانشجویی، همچنان در یکی از بندهای تک و تنها (سلول های انفرادی) «بازداشتگاه اطلاعات سپاه» نامور به «بند ۲ ـ الفِ زندان اوین» نگهداری می شود.
نازنین محمدنژاد، زاده ی سال ۱۳۶۷ خورشیدی در ماهشهر و دانش آموخته ی «رشته ارتباطات» از دانشگاه تهران است. وی در کنار نقد نوشته های ادبی، یادداشت هایی درباره ی روز و روزگار دانشجویان و زنان و نیز نابرابری های ساختاری و چندلایه در میان کارگران، زنان و سایر لایه های اجتماعیِ کنار زده شده، مینوشت. شماری از یادداشت های او در گاهنامه های دانشجویی چاپ و پَخشِش (نشر، انتشار) شده اند.
برگرفته از «تلگرام» ۲۰ دی ماه ۱۳۹۹ (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
* ویدئوی پیوست (برگرفته از «تلگرام» ۲۰ دی ماه ۱۳۹۹):
وقتی خودمان هم هنوز دلیل آن
را نمی دانیم، چه بگوییم؟ ـ (برنام ویدئو از آن من است. ب. الف. بزرگمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر