بیگمان کنجکاوید بدانید، من از کجا می دانم و پیش بینی ام بر چه بنیادی استوار است؟۱ پاسخ آن، بسیار ساده است: خودمان آن ها را می سازیم. کار از این ویروس سهمناک هم آغاز نشده و پیشینه ای درازتر از آن میان، در زمینه ی نازا کردن زنان کشورهای تنگدست برای جلوگیری از افزایش بی بند و بار انبوه مردم گرسنه داشته و دارد. این ما بهمراه شماری دیگر از خداوندان راستین جامعه جهانی بودیم ـ و آماج سخنم، اَروسکان خیمه شب بازی های پهنه ی سیاست نیست که کم و بیش، همگی شان نوکران و گماشتگان مان هستند ـ که سال ها پیش در یکی از گردهمایی های خود، اندیشه ی نازا کردن میلیون ها زن تنگدست هندی را در سر پروراندیم و برای به انجام رساندنِ آن، برنامه ی پُر و پیمان ریختیم؛ برنامه ای که شوربختانه در همان پله های آغازین کار، لو رفت؛ هزینه ای فراوان روی دستمان نهاد و از همه بدتر رسوایی بزرگی ببار آورد.۲ خوشبختانه پس از آن ماجرا راه های بهتری برای پیشبرد کارهای مان یافتیم که یکی از آن ها «سازمان بهداشت جهانی» است؛ پوششی سازگار با آماج های ما و چتری پوشاننده برای پیشبردِ کار بی آنکه هیچ سرِ خری بتواند به آسودگی خود را در زیر آن جا کند. با این همه، آغازگر چنین راهکارهایی ما نبودیم. بنیاد اینگونه پژوهش ها ریشه در کار پربار دانشمندان شوروی داشت که پس از فروپاشی آن کشور به گواهی های دانشورانه ی بسیاری از کارهای نوین انجام شده و نوآوری های هنوز به بوته ی آزمایش درنیامده یا به سرانجام نرسیده در زمینه های گوناگونی از آن میان، ژِن شناسی دست یافتیم.۳ دانشمندان رسمی ما نه تنها آن کارها را پی گرفتند و برخی نوآوری های به سرانجام نرسیده را به فرجام رساندند که سمت و سوی دلخواه خودمان را به آن ها دادند. پیامدِ آن دستاوردها همین است که می بینید. دانشمندان ما بودند که از آمیزش آدمی با گونه ای میمون آفریقایی، بیماری «ایدز» را پدید آوردند؛ پس از آن، نوبت به دستکاری های گسترده تر ساختار ژنی («ژنوم») ویروس ها و جانداران پُریاخته و چگونگی جابجایی آن ها به جانوران بالاتر در رده ی فرگشت و از آن میان، آدمی رسید. ما با ساخت و پرداخت «سارس ـ ۱» گام بلندی در این زمینه بجلو برداشتیم؛ تنها چند جهش («موتاسیون») کوچک یا نه چندان بزرگ بس بود تا «سارس ـ ۲» با نام پوششی «کووید ـ ۱۹» ساخته شود و هم اکنون نیز دست اندر کار نیرومندتر کردن این ویروس تازه و ساخت و پرداخت ویروس های تازه تری بر همین پایه هستیم. اینکه چرا چنین کاری می کنیم و چه آماجی در سر داریم، باید بخودی خود روشن باشد:
خورشیدگَردی۴ به این کوچکی به چنین انبوه سترگی از توده های مردم که نمی توانند چرخ زندگی شان را بچرخانند و شمار بسیاری از آن ها نیز گرسنه و بیمارند، نیازمند نیست.
کاری که ما بر دوش گرفته و به پیش می بریم، نه گونه ای از «گزینش ساخته و پرداخته شده» («انتخاب مصنوعی») که گونه ای از «گزینش زیستی» («انتخاب طبیعی») بگونه ای است که جهان پیرامون مان از این همه آدم دست و پاگیر و زاد و رودهای بیجا که شمار بیکاران و گرسنگان را افزایش می دهد، سبک و آسوده شده، جا برای سایر جانوران زیبایی چون فیل، زرافه و میمون بازتر شود.
ما در زمینه ی ساخت و پرداخت پادمایه۵ ها که در اینجا چندان به آن نمی پردازم نیز از کنش بسیار خوبی برخورداریم. این پادمایه ها از آن میان بویژه پادمایه ی ساخت «فایزر» با کارکردی همچنان گمان برانگیز و در بسیاری باره ها پیش بینی ناپذیر، نه تنها به جنگ ویروس می روند که ساختار ژنی آدم ها را نیز دستکاری می کنند. در این باره، ناچارم هم اکنون دهانم را ببندم و بیش از این نگویم؛ ولی آن هنگام که واکنش خشمگینانه ی آن نابخردِ دَمکنی بسر در ایران که بیگمان از زبان این و آن چیزهایی بگوشش خورده بود را برانگیخت و گفت که باید جلوی آن گرفته شود، در دل با خود گفتم: اگر در همه ی زندگی اش یک سخن درست بر زبان رانده باشد، همین است که درباره ی این پادمایه گفت که مایه کوبی آن، تنها نیازهای آزمایشگاهی مان را برمی آورد و از آدم ها خرگوش آزمایشگاهی می سازد.
ب. الف. بزرگمهر ۲۷ بهمن ماه ۱۳۹۹
پی نوشت:
۱ ـ «جهان ممکن است با همه گیری (ꞌپاندمیꞌ) ده برابر بدتر از ꞌکووید ۱۹ꞌ برخورد کند ... این همه گیری ترس برانگیز است؛ ولی [ویروس] پسین ممکن است ده برابر بدتر باشد ...» پیش بینی «بیل گیتس»، بنیانگزار «مایکروسافت» در گفتگو با روزنامه ای آلمانی («Süddeutsche Zeitung»)، برگرفته از «اسپوتنیک» هشتم بهمن ماه ۱۳۹۹
«... اکنون هر آدمی که آماج آسیب رساندن به آدمیت را داشته باشد، می تواند ویروس بیم برانگیزی بسازد ... بخت این رخداد و همچنین بهایی که پرداخت خواهیم کرد بگونه ای شایان درنگ، بیش تر از واگیری طبیعی بیماری خواهد بود.» از گفته های «بیل گیتس»، بنیانگزار «مایکروسافت»، برگرفته از «اسپوتنیک» ۱۹ بهمن ماه ۱۳۹۹
هر دو برگرفته از سوی اینجانب ویرایش و پارسی نویسی درخور شده است. ب. الف. بزرگمهر
۲ ـ رسوا نمودن آن برنامه ی تبهکارانه که نخستین پله های انجام خود در هند را نیز پیموده بود به کوشش تنی چند از روزنامه نگاران و خبرنگاران پیشروی اروپای باختری در همکاری با یکدیگر ببار نشست و گزارش بسیار گواهمندی همراه با ریز و شپش باریک آن فراهم آمد که در برخی از رسانه ها بازتاب خوبی یافت. من آن گزارش ارزنده را در گاهنامه ی حزب نامور به «کمونیست» در یکی از کشورهای کوجک اروپای باختری خواندم و می خواستم آن را به پارسی برگردانم و به آگاهی ایرانیان برسانم که شوربختانه نتوانستم و ماند و پس فراموش شد. ناگفته نگذارم که ورزیده ترین روزنامه نگارِ آن گروه، اندکی دیرتر برای همیشه ناپدید شد و روشن نشد چه بلایی بسرش آوردند.
۳ ـ پس از فروپاشی «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی»، بسیاری از پیشرفت های شگرف دانشورانه و فن آوری در زمینه های گوناگونی به چنگ امپریالیست ها افتاد یا ربوده شد.
۴ ـ بجای واژه های از ریشه عربی «سیّاره» و «کره»، کاربرد دو واژه و آمیخته واژه ی «چرخنده» و «خورشیدگَرد» که این یکی دانشورانه تر از آن یکی است را پیشنهاد می کنم.
برگرفته از پی نوشت یادداشتِ «نشانه ای باریک از هستی دریاچه و دریایی کم ژرفا در خورشیدگَرد بهرام» ب. الف. بزرگمهر ۲۵ شهریور ماه ۱۳۹۵
https://www.behzadbozorgmehr.com/2016/09/blog-post_66.html
۵ ـ بجای «واکسن»، برگرفته از پیشنهادی شایان درنگ از کاربری به نام ایرزاد در واژه نامه ی «آبادیس»
زیرنویس تصویر:
بیگمان کنجکاوید بدانید، من از کجا می دانم و پیش بینی ام
بر چه بنیادی استوار است؟ پاسخ آن، بسیار ساده است: خودمان آن ها را می سازیم.
از زبان این تبهکار روباه سرشت: ب. الف. بزرگمهر ۲۷ بهمن ماه ۱۳۹۹
«جهان ممکن است با همه گیری (ꞌپاندمیꞌ) ده برابر بدتر از ꞌکووید ۱۹ꞌ برخورد کند ... این همه گیری ترس برانگیز است؛ ولی [ویروس] پسین ممکن است ده برابر بدتر باشد ...» پیش بینی «بیل گیتس»، بنیانگزار «مایکروسافت» در گفتگو با روزنامه ای آلمانی («Süddeutsche Zeitung»)، برگرفته از «اسپوتنیک» هشتم بهمن ماه ۱۳۹۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر