چه خوب که نیستی، ببینی رفیق مائو! سه جهانی که در پندار خود می پروراندی با اینکه آن هنگام نیز چندان فربود نبود و اندیشه ی آن نه از آنِ تو که ازِ اندیشکده های «از ما بهتران باخترزمین» برای بهم ریختن و آبکی نمودنِ شیوه ی اندیشگی و برخورد طبقاتی دانشورانه بیرون جَسته بود، دهه ها پیش از هم پاشید و ساختگی بودن مرزهای جهان های ساخته و پرداخته ات را بروشنی نشان داد. اینک با جهانی ـ و رویهمرفته تنها یک جهان و نه بیش! ـ سر و کار داریم که در آن گربه های تیزچنگ چینی همراه با گربه های «یانکی» و دیگر جاها موش می گیرند؛ چه سیاه، چه سپید؛ چه چینی، چه ماچینی یا از هر دوزخ درّه ای دیگر. این هم یکی از فرآورده های چنان درهم ریختنی است: «مانکن موش» هایی خوش آب و رنگ از همه جا برای خوشایند و سرگرمی گربه ها!
ب. الف. بزرگمهر ۱۱ فروردین ماه ۱۴۰۰
زیرنویس پرتورها:
هفته ی مُد چین در پِکَن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر