۱ ـ من کودکی شهری هستم. حتی قبل از به دنیا آمدنم با من جنسیتزده رفتار کردید. از قبل، رنگ صورتی و عروسک سیندرلا را به نام من سند زدید تا حق_انتخاب و زندگی در مسیر دلخواهم را از من بگیرید. از همان روزها اجاق گاز و ظروف آشپزی را به عنوان اسباببازی برایم انتخاب کردید تا بدون مقاومت، نقش کلیشهای خودم را در بزرگسالی بپذیرم.
۲ ـ من کودکی عشایری هستم. هنوز زورم به پارچ آب هم نمیرسید که موقع بازی بقیه بچهها باید میرفتم و از چشمه دبه دبه آب میآوردم.
۳ ـ من کودکی روستایی هستم. چندسالی است کنار گهواره خواهر برادرها و توی آغل و پای تنور روزها را میگذرانم و حسرت یکی از دفترهای برادرم را میکشم که وقتی از مدرسه شبانه روزی برای تعطیلات خانه میآید و گوشت غذا را برای او میگذارند، چند خطی در آن بنویسم.
۴ ـ من نوجوانی شهری هستم. هیچکس به من نگفت بلوغ دشوار است؛ اما لذت بخش هم می تواند باشد و بزرگ شدن افتخار هم دارد. من از تغییرات بدنم شرمسار بودم و از اینکه نجس محسوب میشدم خشمگین.
۵ ـ من نوجوانی روستایی هستم. کودکیام که گم شد؛ اما نوجوانی را به اجبار پدر در بستر فردی بزرگسال میگذرانم و انواع خشونت_جنسی را تجربه می کنم.
۶ ـ من نوجوانی عشایری هستم. ازدواج_اجباری فامیلی، بخشی از سرنوشت محتوم من است.
۷ ـ من جوانی شهری هستم. میخواهم ازدواج کنم ولی خودم صلاحیت انتخاب و تصمیم ندارم؛ یا پدرم یا جد پدریام یا قاضی دادگاه باید برای من تصمیم بگیرد.
۸ ـ من جوانی روستاییام. دوست ندارم دیگر بچهدار شوم؛ ولی اختیار بدنم را ندارم. این دیگران هستند که برای بچهدار شدنِ من تصمیم میگیرند. وسایل پیشگیری از بارداری را از دسترس ما با یک تصمیم سیاسی خارج کردهاند. البته اگر بود هم این من نبودم که حق تصمیمگیری داشت؛ همسرم حرف اول و آخر را میزند.
۹ ـ من یک جوان عشایری هستم. تاب این زندگی پرمشقت را ندارم. شریک شدن همسرم با زنی دیگر برایم قابل تحمل نیست. طلاق میخواهم ولی من حق_طلاق ندارم.
۱۰ ـ فردی میانسالم. سالهاست خسته و فرسودهام. هر بار می خواهم بیرون بروم به من یادآوری میشود حق_انتخاب_پوشش خود را ندارم. دیگران تصمیم میگیرند چه بپوشم.
۱۱ ـ فردی سالمندم. سالها کار کردم: رفتروب، شستوشو و پختو پز؛ ولی نه حقوقی داشتم و نه بیمهای و نه ارث چندانی از همسرم گرفتم. حالا من ماندهام و یک زندگی بدون درآمد.
اگر حداقل در نیمی از این موارد، شخصیت نوشته را ناخودآگاه زن تصور کردید یعنی هنوز تبعیض ساختاری و سفت و سخت، یقه زنان این سرزمین را میفشارد و آسایش و آرامش را از آنان گرفته است.
در راه برابری گامی بردارید؛ حتی کوچک! برای شروع در کار خانگی بجای تبریک گفتن و «لایک» زدن بر پیامهای روزجهانی زن، سهمی عادلانه بپذیرید!
سمیه شهریسوند ـ معلم و فعال صنفی
برگرفته از «تلگرام» ۱۸ اسپند ماه ۱۳۹۹
این نوشتار تنها در نشانه گذاری ها از سوی اینجانب ویرایش شده است. یکی دو گزاره ی آن را نیز برای دریافت بهتر جابجا نموده ام. ب.الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر