ترفند پلید و شناخته شده ای را بکار می گیرند؛ کسانی که بگمان شان بیم برانگیزترند را پیش تر نشانه گرفته و برای شان پاپوش دوخته اند؛ ساده ترین پاپوش ها نیز با سود بردن از واژه های عربی که آن ها را ترسناک تر می کند، چیزی در مایه ی اختلال در امنیت ملی و ایجاد اغتشاش است؛ ترفندهای پلیدی که حتا «گشتاپو»ی «آلمان نازی» از دیدگاه حقوقی از چنان هوده ای برخوردار نبود که بی هیچ گواهی روشن و پایور شده، کسی را دستگیر کنند؛ ولی این نابکاری و نمونه های دیگری در همین مایه، در رژیم خرموش های شکمباره ی اسلام پیشه شدنی است. از آن ها بدتر، بدنام کردن و بستن دروغ «توهین به رسول الله» و «ائمه اطهار»* و حتا خود خداست. هر چه نباشد، آقایان، آنگونه که می داوند (ادعا می کنند)، نمایندگان، نشانه ها و نمودارهای الله و اسلام هستند و هنگامی که چیزی را بو بکشند، ردخور نداشته و نیازمند هیچگونه گواهی نیست؛ افزون بر آنکه کاریای سپندینه ی (وظیفه ی مقدس) رهسپار نمودنِ عوام النّاس به بهشت و دوزخ نیز بر دوش شان سنگینی می کند؛ و اگر خدای ناکرده، آدم بیش از اندازه کنجکاوی (همانا فضول بزبان آمیخته به عربی) از میان خودشان، پایش را از گلیم دراز کند و از «بصیرت العظما» بپرسد:
«آقا چرا بجای این ها ـ یا چنانچه کمی ترس و لرز نیز داشته باشد: در کنار این ها! ـ بسراغ دانه درشت ها نمی رویم؟»* پاسخی سربسته در این مایه خواهد شنید:
کار و بار آن دانه درشت ها با خداوند مَنّان است؛ بارشان سنگین است و خُمس و زکاتی هم پرداخته اند؛ این دانه ریزها از گونه ای دیگرند؛ چهره های لاغر و تکیده شان گول تان نزند! درست است که پول و پله ای ندارند تا خُمس و زکات نان و آبداری در راه الله بپردازند؛ ولی، همین ها هستند که نگذاشته و هنوز هم نمی گذارند ما از عوام النّاس، سپاه ضد استکباری بسازیم و به جنگ کُفّار بفرستیم! کاری کرده اند که مُقلّدین پر و پا قرص مان هم دیگر گوش شان به ما بدهکار نیست. شما که برادر دینی هستی، کلاه خودت را داور کن و بگو: کدام گروه بیم برانگیزترند و بیش تر چوب لای چرخ اسلام می گذارند؟ خوب! خدا خودش، کار و بار این ها را به ما سپرده است:
وظیفه ای الهی که از زیر بار آن نمی توان شانه تُهی کرد!
از زبان «کیر خر نظام»: ب. الف. بزرگمهر ۱۷ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۸
https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/05/blog-post_76.html
پی نوشت:
* بیچاره عمّه ی عطار نیشابوری که از این رهگذر، هر از گاه ناسزاهای آبداری دریافت می کند و پاره استخوان هایش در گور می لرزند! زبان بیگانه است دیگر؛ پس از ۱۴۰۰ سال قرآن خوانی و روضه خوانی و اینا توده ی مردم در بسیاری جاهای ایران زمین، آن را خوب نیاموخته اند و شاید با خود می اندیشند که عمّه ی عطار نیشابوری، زن نادرستی بوده و خودشان هم دو تا ناسزای دیگر بارش می کنند! آن همکار کُرد ایلامی، جان بجانش می کردی که بگو: «مُستَضعَف»، باز هم می گفت: «ایما مُستعفضیم!» («دوران دیگری فرا رسیده است!»، ب. الف. بزرگمهر ۲۱ دی ماه ۱۳۸۹
https://www.behzadbozorgmehr.com/2011/01/blog-post_14.html
** عبارت
«دانه درشت» را نیز همین گروه [دزدان و رشوه خواران کوچک و
میانگین، سبک وزن و میان سنگین] سرهم کرده اند که تا اندازه ای از زشتی و پلیدی کار بکاهند؛
زشت است و با فرهنگ درخشان ما بویژه بخش اسلامی آن نمی خواند که واژه های ناشایستی
چون دزد و رشوه خوار بر زبان آوریم!
برگرفته از پانوشت نوشتار «به شاخ سرو قُمری داستان زن ...»، ب. الف. بزرگمهر نهم مهرماه ١٣٩١
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر