دالغا
خیرداجا اینجه آرخ ایدیم
مئشه لردن، داغلاردان
دره لردن آخیردیم
بیلیردیم دورقون سولار
اؤز ایچینده بوغولار
بیلیردیم دریالاردا
دالغالار قوجاغیندا
خیرداجا آرخلار اوچون
یئنی حیات دوغولار
نه یولون اوزاقلیغی
نه قارانلیق چوخورلار
نه دورقونلوق هوسی
منی یولدان قویمادی
ایندی قاریشمیشام من
قورتولماز دالغالارا
وارلیغیمیز چالیشماق
یوخلوغوموز دایانماق
***
خیزاب
جویبار خُرد و باریکی بودمدر جنگلها و کوهها
و درهها جاری بودم
میدانستم آبهای راکد و ایستا
در درون خود میمیرند
میدانستم در آغوش امواج دریاها
برای جویباران کوچک
هستی تازهای زاییده می شود
نه درازای راه
نه گودالهای تاریک
و نه هوس بازماندن
از جریان امواج ها
مرا از راه باز نداشت
اینک پیوستهام
به امواج بیپایان
هستیمان تلاش
و نیستیمان آسودن است!
برای جویباران کوچک
هستی تازهای زاییده می شود
نه درازای راه
نه گودالهای تاریک
و نه هوس بازماندن
از جریان امواج ها
مرا از راه باز نداشت
اینک پیوستهام
به امواج بیپایان
هستیمان تلاش
و نیستیمان آسودن است!
زنده یاد مرضیه احمدی اسکویی
نوشته و پَرتور پیوست، برگرفته از «تلگرام» ۱۸ اسپند ماه ۱۳۹۹ (برنام، برگردانِ پارسیِ «موج» و از آن من است. ب. الف. بزرگمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر