به بهانه ی بازپخششی دیگر
درست همین است؛ گناه به گردن خودمان است که هر بار خر می شویم و رای می دهیم؛ گرچه بِلانسبت خر که دستش دو بار در یک چاله نمی رود. بازنشسته ای این بار هم رای داده به کارپردازی چاچولباز بکار گمارده شده که بگمانم بیش تر سزاوار فرنامِ «ملیجک نظام» باشد، چنین می فرماید: خوب! رای ندادن که پاسخ نیست؛ پشتک وارو زدنی بیهوده و واژگون ماندن میان زمین و آسمان است. ما باید گلاب به روی همگی تان، برای شاشیدن هم شده، هر دو پای مان روی زمینِ سفت باشد؛ ما باید تکلیف خودمان را بدانیم. واکنشی که چندان نادرست هم نیست؛ ولی اگر بگوییم همه چیز به بن بست رسیده و به خیابان آمدن و فریاد دادخواهی برآوردن، گرچه کاری بایسته است، ولی بسنده نیست، آیا می پذیرد که در کنار دیگر کنش های رستایی ـ سیاسی و برجسته تر از همه ی آن ها برای سرنگونی گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان باید گام برداشت؟ بگمان بسیار، نه. پس از سال های دراز کار و زحمت و جان کندن، دست و دلش می لرزد؛ و اگر هم بپذیرد، توان انجام آن را نخواهد داشت. همینکه پای در میدان نهاده و فریاد دادخواهی برمی آورد، باید به پاسِ آن کلاه از سر برداری، آبدانه های نِشِسته برپیشانی اش را بزدایی و سر و رویش را ببوسی.
دیگران چه؟ آیا باز هم جوانان دلاور ایذه ای، کازرونی، سنندجی و برخی شهرها و روستاهای دیگر باید جلوی گلوله های دشمنی خونخوار که گرامی میهن مان را به نابودی کشانده، سینه سپر کنند؟
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر ۲۵ مهر ماه ۱۴۰۳
***
گناه به گردن خودتان است ...
آمده بودم به شما بگویم که با همین کلید از آن صندوق انگلیسی بیرون آمدم؛ ولی شما پنداشتید که این کلید مشکل گشاست. می بینید که گناه آن به گردن خودتان است ...
از زبان روباه ریش حنایی نظام: ب. الف. بزرگمهر ۱۸ فروردین ماه ۱۳۹۵
https://www.behzadbozorgmehr.com/2016/04/blog-post_85.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر