حتی اگر ببارد
تیربلا ز هرسو،
ای صف کار و زحمت
رسیدنِ بهاران
خوشباش جانتان باد!
با درد و رنج و حسرت
با بند و دار و شلاق
با هرچه نامرادی است،
این رقص باد و سبزه
بر تو عزیزِ دربند،
همچون گل بهاری،
شکوفه بارتان باد!
ما سَمبُل حیاتیم
در پایِ چوبه یِ دار؛
هستی ز جان ما مست
جلاد و گزمه هایش
از ترسِ رزم ما پست.
بگذار تا بخوانیم
با انقلاب و رویش
در جانِ دشت ویران،
با رزمی انقلابی:
آید بهارِ انسان.
داریوش سلحشور
برگرفته از «تلگرام» ۱۳ فروردین ماه ۱۴۰۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر