«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ مرداد ۱۸, پنجشنبه

جانش را به نمایندگی از سوی «حضرت عزراییل» ستاندیم ... ـ بازپخشش

خبر کوتاه، ساده و جانکاه است:
«اداره اطلاعات اهواز در تماسی با خانواده ی حاتم مرمضی، کنشگر سیاسی زندانی، گفت که برای گرفتن کالبد بیجان وی به آن اداره بروند.»* به همین سادگی! گویی آنجا کشتارگاهی است که در آن روزانه بجای چارپایان، پوست جانورانی دوپا به نام آدمی را می کنند و خونش را می ریزند تا بزبان کژدم گزیده شان: «حلال» شود؛ کشتارگاه هایی بر پا شده در سراسر ایران که کاریای پوست کندن و ستاندنِ جان مردم بویژه جوانان پرخاشگر ایرانی بر دوش آن ها نهاده شده و رهبر تبهکارشان گویا از سوی «حضرت عزراییل»، دستخطی ویژه برای نمایندگی دریافت نموده است
:
جانش
را به نمایندگی از سوی «حضرت عزراییل» ستاندیم؛ بیایید ببرید! دیگر زبان درازی نمی کند ...

مرگ تان باد دژخیمان! سرنگون باد رژیم تبهکارتان!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۶ خرداد ماه ۱۳۹۷

https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/06/blog-post_82.html

* برگرفته از گوگل پلاس با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!