از نوشته های جامانده با اندک ویرایش بایسته و افزوده ای چند
می گویند «جُستار را سیاسی
نکنید»؛ یا با اشاره به نوشته یا گفته ای، تنها به همین بسنده می کنند که بنویسند:
«این دیدی ایدئولوژیک است»؛ یا آن یک، «نظامی اقتدارگراست»؛ این هم یکی از باره های
آن است: «واکس کرونا را سیاسی نکنید!»* براستی این ها در بنیاد خود، یاوه هایی بیش نیستند؛ یاوه هایی که بسیاری از آن
ها ریشه در آوازه گری های (تبلیغات) امپریالیستی دارند. در جایی که جلوی دیدگان
شان حتا نان نیز جُستاری سیاسی است، بر زبان راندن چنین سخنانی که رُک و پوست کنده
سر به یاوه می زند تا اندازه ای شگفت آور است. نیک که بنگری، جُستار را باید بگونه
ای دیگر در میان نهاد:
کدام سیاست بسود کدام نیروهای سیاسی، اجتماعی و طبقاتی است؟
توانمندی («اقتدار») اگر در راستای دستیابی زحمتکشان به بهره وری های رستایی ـ سیاسی و اقنصادی ـ اجتماعی شان بکار گرفته شود به همان اندازه که برای سامانه ی سرمایه داری امپریالیستی و همه ی گونه های سرمایه ی داری وابسته («کمپرادور») دردِسرساز و بلاخیز است، برای تَبَک (طبقه)** کارگر و زحمتکشان پیرامون آن، نه تنها بد نیست که بسیار خوب نیز هست.
گزاره هایی ساخته و پرداخته بر بنیادِ واژه ها و آمیخته واژه هایی چون «توانمندی» (اقتدارگرایی»)، بخودی خود از هیچگونه بُرداری برخوردار نیستند و کاربردشان نه تنها روشنگر چیزی نیست که به سردرگمی روشنفکران و زحمتکشان دامن می زند؛ درست به همین شَوَند و از همین روست که چنین "مانش" های گمراه کننده و سفسطه آمیزی برای خر کردن توده های مردم کاربردی گسترده در سرتاسر جهان می یابند. براستی، این سمت و سوی توانمندی، انگارگان (ایدئولوژی) یا سیاست است که همه چیز را روشن می کند. در جهان کنونی، کم و بیش هر چیزی سیاسی است یا با آن هماوندی دارد.
ب. الف. بزرگمهر ۱۵ فروردین ماه ۱۴۰۰
پی نوشت:
* واکسن کرونا را سیاسی نکنید.
یک سال از همه گیری بیماری مرموز کرونا در سراسر جهان می گذرد؛ شوم جغدی که شغل های بسیاری را به تعطیلی کشاند و ساحت فقر را گسترده تر کرد. سهم ایران نیز پنج میلیون دانش آموز بازمانده از تحصیل و تعطیلی ده ها شغل، بیکاری و فقر گسترده شد؛ کودکانی که در حسرت گوشی هوشمند برای آموزش، طناب دار را برگزیدند!
انتظار می رفت برای مقابله با این ویروس، بیش از هر زمان دیگری با تصمیمات کارشناسانه و تعقل محور مدیریت شود؛ اما مدیریت ناصحیح، بی برنامگی، تخیل گرایی، دشمن پنداری، غرب ستیزی و سنت گرایی، رویکرد علمی مقابله با این ویروس را تحت تاثیر قرار داد.
در این بین، دخالت نهادهای غیر متخصص با رویکرد توهم ساز مقابله با این ویروس به تصمیمات خلق الساعه منجر شد که نرخ آمار کشته شدگان را به صورت تصاعدی بالا برد و خانواده های بسیاری را داغدار کرد.
دراین بین، در کشاکش مرگ و زندگی، خبر کشف واکسن تایید شده سازمان بهداشت جهانی، برق امیدی در جهان روشن کرد؛ اما به ناگاه خبر محرومیت مردم ایران از این واکسن، تعجب همگان را برانگیخت؛ تصمیمی سیاسی که ردپایی از علم در آن دیده نمی شود. بی تردید چنین تصمیمی، تقابل بین علم و سیاست است که پیامدهای جبران ناپذیری دارد.
مگر نه این است که اهم وظایف دولت ها فراهم آوردن امکانات رفاهی و بهداشتی برای مردم است؟ پس چگونه است این چنین بی محابا در مقابل ویروسی چنین بی رحم جان مردم سیاسی می شود؟
مگر فشارهای اقتصادی و تحریم ها که با ویروس کرونا سنگین
ترشده و تاب را از مردم گرفته محسوس نیست؟ بر هر گوشه این ماتمکده، غم و حزن و عزا
بر سر مردم آوار شده است و دیگر توانی برای تحمل حزنی افزون تر باقی نمانده است.
بی شک اهمال در واکسیناسیون سبب از هم پاشیدگی بیشتر اقتصاد به خصوص در بین اقشار فرو دست خواهد شد و دانش آموزان بیشتری از چرخه آموزش فاصله خواهند گرفت.
از سویی کرونا و مرگ های ناشی از این ویروس بر گرده ی مردم سوار شده است و از سویی فشارهای شدید اقتصادی ذره ذره آن ها را در خط فقر و نیستی فرو می برد؛ از این رو خود تحریمی دارویی مردمی که در زیر شدیدترین فشارهای اقتصادی به سر می برند، پیامدی جز اشغال قبرستان ها ندارد.
بنابراین کانون صنفی فرهنگیان قزوین، هرگونه سیاسی کاری با جان هشتاد و پنج میلیون ایرانی را در مساله ویروس کرونا محکوم می کند و اظهار نظرهای غیر کارشناسی در حوزه علم را مردود اعلام کرده و تاکید می کند تنها راه نجات جان هموطنان در برابر ویروس کرونا تهیه واکسن مورد تایید سازمان بهداشت جهانی است.
کانون صنفی فرهنگیان استان قزوین ۲۷ دی ماه ۱۳۹۹
برگرفته از «تلگرام» ۲۸ دی ماه ۱۳۹۹ (به دیگر نادانی های نهفته در یادداشت بالا نپرداخته و از ویرایش و پارسی نویسی آن نیز دانسته خودداری ورزیده ام. ب. الف. بزرگمهر)
** در زبان وِلزی واژه ی «تِبیک» (tebyg) به آرشِ همانند، همگونه و همدیس (similar-like) است که نشان می دهد این واژه دیس (شکل) بنیادین واژه ی عربی شده ی «طبق» است که عرب از آن، واژگان ساختگی «مطابقت»، «تطابق»، «انطباق» و «منطبق» را بدست آورده است.
برگرفته از پیشنهاد کاربری به نام اشکان (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر) درباره ی جایگزینی درخور برای واژه ی «طبقه» در یکی از واژه نامه های اینترنتی که من نیز آن را درست می دانم و می توان با گویشی امروزی تر، آن را تَبَک خواند و نوشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر