با نزدیک شدن دوباره ی «گزینش سگ زرد یا شغال» که در هر دوره در سنجش با دوره ی پیش از آن، فرمایشی تر و ریشخندآمیزتر می شود، هیاهو و جار و جنجال گروهی نه چندان بزرگ از خرموش های درون و پیرامون نظام سگ مذهب اسلام پیشگان که بیش ترین شان را نیز موش های بلغورکش پایین تنه ی آن دربرمی گیرد، بالا می گیرد و جُستاری دندانگیر برای رسانه های وابسته و مزدور درون و بیرون ایران برای گمانه زنی ها و برآوردهای آبکی یا بهتر بگویم: آبدوغ خیاری فراهم می کند تا این یا آن خرموش نامزد شده برای کارپردازی «خیمه و خرگاه نظام» با نام پوششی «انتخابات ریاست جمهوری» را سازگار با دیدگاه طبقاتی کوته بینانه ی خویش، سبک سنگین نموده بر دامنه ی جار و جنجالِ بپا شده باز هم بیفزایند: گویی کاری بزرگ در دست انجام و چرخشی از آن بزرگ تر در پیش روست!
نیک که بنگری و دامنه ی بسته آن جار و جنجال خر رنگ کنی که از لایه های نازک شده ی میان به بالای هازمان (جامعه) چندان پایین تر نمی رود را نادیده بگیری، این سخن باریک و پاکیزه (نکته) که ستیزه و گاه درگیری، تنها در میان شماری تبهکار و دزد و زنهارخوار (خیانتکار) در رژیمی دزدسالار و از درون پوسیده، درگرفته و یکی از شناخته شده ترین تبهکاران نیز نامزد بنیادینِ برگزیده از پیشِ چنان گزینشی است، تنها و تنها نشان از سرافکندگی ملُی* دارد.
ب. الف. بزرگمهر ششم خرداد ماه ۱۴۰۰
* بگمانم باید روشن باشد که کاربرد واژه ی «ملّی» در اینجا بر بنیاد آنچه بالاتر یادآور شده ام به آرش دربرگیرنده ی آن نیست و تنها توده های میلیونی مردم و دست بالا برخی لایه های خرده بورژوایِ کم و بیش دور از خرموش های ریز و درشت اسلام پیشه را دربرمی گیرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر