«ما امسال با وجود پیش بینی هایی که داشتیم با چند وضعیت غیرمتعارف مواجه شدیم؛ یکی از آنها گرمای زودرس بود که فروردین و اردیبهشت چندین درجه افزایش دما را تجربه کردیم و این به معنای استفاده زودهنگام از وسایل سرمایشی بود ... همچنین خشکسالی و سال آبی کم نسبت به سال گذشته، موجب شد کاهش ظرفیت برق آبی داشته باشیم؛ از ۷۳ هزار مگاوات ظرفیت نصب شده حرارتی با توجه به عمر نیروگاه ها و ارتفاع استقرار نیروگاه ها، توان خروجی کاهش داشت ... بخشی از این موضوع نیز مربوط به رمز ارزها بود. اعلام شد ۱۰ درصد انرژی تولیدی رمز ارزها در ایران است و ماینرهای مجاز تا پایان فصل گرما همکاری کردند و خاموش شدند؛ مجموع این موارد باعث شد در ۳۰ اردیبهشت با اوج باری مواجه شدیم که سال قبل در اواخر خرداد و سال قبل تر در تیرماه اتفاق افتاده بود.» (برگرفته از «اسپوتنیک» ۱۹ خرداد ماه ۱۴۰۰)
همه ی این ها که برشمردم، نشان می دهد که نه پیش بینی های مان درست است؛ نه برنامه ریزی خوبی داریم و نه می دانیم به کدام سو روانیم و فردا پس فردا چه پیش خواهد آمد. اگر پول چاپ کن ها به یاری مان نشتافته بودند و جلوی دشمن که می خواست به ناموس مان دست درازی کند را نمی گرفتند، روشن نبود فردا پس فردا چه خاکی باید بسر کنیم! فشرده ی سخن آنکه سرمان با کون مان بازی می کند و خودمان هم نمی دانیم؛ بویژه آنکه آمار درست و درمانی هم نداریم که چند تای شان براستی دستگاه های شان را خاموش کرده اند و تا کی به گفته ی خود پایبند خواهند ماند. بدبختی اینجاست که بیش ترشان هم با گرما بیش تر خو گرفته اند تا سرما. باید امیدوار باشیم ـ ببخشید! منظورمان همان انشاء الله است ـ همانگونه که گرمای زودرس داشتیم، سرمای زودرس هم در پیش باشد. همه چیز با خداست!
ب. الف. بزرگمهر ۱۹ خرداد ماه ۱۴۰۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر