«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ آذر ۵, یکشنبه

همین دو گزینه است و بس: صالح و اصلح! ـ بازپخشش

پیرو فرمایشات «نشانه خدا»: محمدعلی موحدی کرمانی که یافتن کسانی «صالح و اصلح» برای برگزیدن «نزدیک ترین گزینه به رهبری»۱ را وظیفه (همانا «کاریا» به پارسی!) خوانده و «عبادت» بشمار آورده بود، اینجانب نیز به نوبه ی خویش، همه ی کوشش خود را برای یافتن دو گزینه بکار بستم۲ که از میان آن دو می توان «صالح» تر یا همانا «اصلح» به فرمایش ایشان را برگزید. بگمان من، همین دو گزینه برای گزینش کارپرداز آینده ی خیمه و خرگاه رهبری بس است و سایرین را از همان نخست باید از جایگاه نامنویسی نامزدها راند و اگر پررویی بخرج دادند از کاربرد تیپا خودداری نورزید! خواهشمندم از اینکه اینگونه بی رودربایستی و چیزی حتا فراتر از رُک و پوست کنده گویی، جُستار را در میان نهاده ام، مرا ببخشید؛ بگمانم برای همه بهتر است تا از همان نخست، حساب کار دست شان باشد؛ همین دو گزینه است و بس: صالح و اصلح! دیگر، گزینش با شماست!۳ 

نخستین گزینه، مرتضی حسینی، هموند پیشین «کمیسیون فرهنگی مجلس» در سال ۱۳۹۱ است. «به گفته ی خودش همواره در حال کار فرهنگی بوده است. نماینده ی مردم قزوین است و با آنکه دلبستگی چندانی به شعر، ادبیات و دیگر هنرها ندارد، ارتباط تنگاتنگی با مردم دارد و می گوید که اگر فرهنگ درست شود، امنیت هم درست می‌شود ...»۴ پاسخ های وی به پرسش های یکی از خبرنگاران رسانه های ایران نشان می دهد که تا چه انداره به رهبری نزدیک است. گزیده ای از آن پرسش و پاسخ های کوتاه و فشرده، چنین است:
«نویسنده محبوب شما؟

مقام معظم رهبری.

در جبهه انقلاب اسلامی، در شعر، چند نفر را می‌شناسید؟

خیلی علاقه به این وادی ندارم اما آنهایی که مقام معظم رهبری تایید می‌کنند را دوست دارم و آن هایی که مقام معظم رهبری مورد تایید قرار می‌دهند را ما نیز تایید می‌کنیم.

 در ادبیات چطور؟

در ادبیات نیز همین‌طور.

 در سینما چطور؟

در سینما نیز همین‌طور.

از کدام شخصیت فرهنگی الهام می‌گیرید؟

از مقام معظم رهبری الهام می‌گیرم و فرد دیگری را الگو قرار نمی‌دهم.»۵

دومین گزینه، «نموداراسلام» مرتضی آقاتهرانی، «آموزگار اخلاقِ» دولت نهم و شاید دهم، دارنده ی «کارت سبز» («گرین کارت») «یانکی» ها و بگمان بسیار نیرومند، سوگند وفاداری خورده به پرچم ممالک محروسه ی «شیطان بزرگ» است که همیشه یک پایش در این سو و پای دیگرش در آنسوی اقیانوس است؛ آنگونه که درباره ی وی گفته می شود، افزون بر کابینه ی آن آدم پیزُری یا همانا «بز عزازیل نظام» به شیطان های کوچک و بزرگ نیز درس اخلاق داده و می دهد؛ درست بسان آنچه در شریعت انور اسلام با برنام «مادر رضاعی» از آن یاد می شود که همواره یک پستانش در دهان بچه ی خویش و پستان دیگرش در دهان بچه ی همسایه است؛ با این تفاوت که این آموزگار کمی پا را فراتر نهاده و بگونه ای برای شیطان بچه های آنسوی اقیانوس نیز مادری کرده و می کند. شاید، برخی از این یکی گزینه کمی شگفت زده شده باشند؛ ولی نیک که بنگرند به چشم جان خواهند پذیرفت که وی نیز گزینه ای «صالح» و شاید «اصلح» باشد و برگزیده شدن وی به جایگاه کارپردازِ خیمه و خرگاه رهبری می تواند نه تنها برای «نظام» که حتا تا اندازه ای برای همه ی کسانی که به دونالد ترامپ نامه های «فدایت شوم» می نویسند و برخی از آن ها به تنبان شان نیز ریسیده اند، سودمند باشد. هرچه نباشد، وی آموزگار اخلاق است؛ آموزگاری که «مقام معظم رهبری» را چون دیده‌بانی که از جایی بلند به پایین می نگرد و «نباید روی حرف ایشان حرف زد»۶، می بیند و «التزام عملی به ولایت»۷ را حتا در آن دم که گویا زیر پرچم «یانکی» ها سوگند وفاداری یاد می کرد، پاس داشته است:
«بسیاری می‌گویند ما به ولایت اعتقاد داریم اما باید این موضوع را در عمل هم نشان دهند و اگر نباشد، خود این انحراف است.»۸

من از این دو گزینه، کسانی بهتر سراغ ندارم و از اینکه نمی توانم بیش تر درباره ی هر یک بنویسم، خرسند نیستم؛ زیرا بگمان بسیار، روشن می شد که گزینه ی «اصلح» من کدامیک است!

 ب. الف. بزرگمهر   ۲۸ دی ماه ۱۳۹۵

https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/01/blog-post_29.html

 پی نوشت:

۱ ـ « آیت‌الله محمدعلی موحدی کرمانی طی سخنانی در نخستین نشست شورای استانی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با اشاره به نقش شورای نگهبان در انتخابات آتی گفت:
هر کس تایید صلاحیت شود وارد فضای رقابتی می‌شود که در آن انتخاب میان صالح و اصلح خواهد بود و ما نیز باید بگردیم و اصلح را پیدا کنیم و به او رای دهیم.این یک وظیفه است و گام برداشتن در این مسیر عبادت محسوب می‌شود. وی ادامه داد: شورای محترم نگهبان حداقل صلاحیت را لحاظ می‌کند اما ما باید دنبال حداکثر صلاحیت باشیم. ما باید بگردیم و نزدیکترین گزینه به رهبری را از نظر ثبات، روحیات، بینش، شجاعت، بی اعتنایی به دنیا و ساده زیستی و عدل پیدا کنیم. ممکن است افرادی، آدم‌های خوبی باشند؛ اما مقبولیت نداشته باشند و رای نیاورند، پس باید همه شرایط را برای رسیدن به گزینه اصلح در نظر گرفت. دبیرکل جامعه روحانیت مبارز در پایان تاکید کرد: نمی‌خواهیم‌ کسی رییس‌جمهور شود که نسبت به پول‌های غارت شده بیت‌المال بی‌تفاوت باشد بلکه می‌خواهیم کسی انتخاب شود که پول‌ها را به بیت‌المال برگرداند و جلوی سوءاستفاده‌ها و رانت‌خواری‌ها را بگیرد.»، برگرفته از «ابتکار»، ۲۶ دی ماه ۱۳۹۵

۲ ـ روشن است که از دید من، یکی از آن دو صالح تر یا همان «اصلح» است؛ ولی اگر همان یکی را برمی گزیدم، دیگر نمی شد نام آن را گزینه گذاشت و خودِ گزینش نیز آرش و مانش خود را از دست می داد. به همین شَوَند، گزینش «اصلح» از میان آن دو را به مردم وامی گذارم!

۳ ـ می خواهی بخواه، نمی خواهی برو «دانشگاه اوین» یا یکی دیگر از «دانشگاه» های مانند آن نامنویسی کن! «الحمدلله ما از این دانشگاه ها فراوان داریم ...» از فرمایشات درِ گوشیِ «مقام معظم رهبری» با گروهی از «سربازان گمنام امام زمان»!

۴ ـ برگرفته از «در ولایت امام زمان، شخصیت فرهنگی اینچنین از آب در می آید!»، ب. الف. بزرگمهر، ٢۵ مهر ماه ١٣٩١

https://www.behzadbozorgmehr.com/2012/10/blog-post_8398.html

۵ ـ برگرفته از «مصاحبه شیرین زبانانه یک نماینده فرهنگی مجلس با فارس»،  «انتخاب»، ۲۵ مهر ماه ۱۳۹۱ (گزارش زیر با همین برنام)

۶ ـ برگرفته از  گزارش «حرف‌های شنیدنی آقاتهرانی درباره جریان انحرافی و انتخابات آینده»، «خبرگزاری فارس»،   ۲۵ امرداد ماه ۱۳۹۱ (گزارش زیر با همین برنام)

۷ و ۸ ـ همانجا

***

مصاحبه شیرین زبانانه یک نماینده فرهنگی مجلس با «فارس»

نویسنده محبوب شما؟

مقام معظم رهبری.

در جبهه انقلاب اسلامی، در شعر، چند نفر را می‌شناسید؟

خیلی علاقه به این وادی ندارم اما آنهایی که مقام معظم رهبری تایید می‌کنند را دوست دارم و آن هایی که مقام معظم رهبری مورد تایید قرار می‌دهند را ما نیز تایید می‌کنیم.

در ادبیات چطور؟

در ادبیات نیز همین‌طور.

در سینما چطور؟

در سینما نیز همین‌طور.

«سیدمرتضی حسینی» عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در پاسخ به سوالاتی در خصوص فرهنگ گفت: علاقه‌ای به شعر، ادبیات و سینما ندارم.

با توجه به اهمیت این بحث و آگاهی از نوع نگاه اعضای کمیسیون فرهنگی،  فارس سوالات مشابهی را با اغلب اعضای این کمیسیون انجام داده است.

اولین قسمت این مجموعه مصاحبه ارائه می گردد:

خودتان را معرفی کنید؟

سید مرتضی حسینی هستم؛ نماینده مردم قزوین. تحصیلاتم حوزوی است و فعلا هم نماینده هستم.

تعریف شما از فرهنگ چیست؟

فرهنگ به مجموعه‌ای از آداب، سنن، دین، مذهب و همه آن چیزی که یک عده به آن دین می‌گویند و عده‌ا‌‌ی به آن فرهنگ می‌گویند.

مهمترین کار فرهنگی که کردید، چیست؟

همیشه در حال کار فرهنگی بوده‌ام.

از کدام شخصیت فرهنگی الهام می‌گیرید؟

از مقام معظم رهبری الهام می‌گیرم و فرد دیگری را الگو قرار نمی‌دهم.

آیا کمیسیون فرهنگی گزینه اول شما بود؟

گزینه اول من کمیسیون امنیت بود. من دو تا گزینه داشتم و هر دوی آن‌ها پر شده بود. به همین دلیل به این کمیسیون آمدم.

چرا کمیسیون فرهنگی در مجلس مشتری نداشت؟

زیرا این کمیسیون هم مانند دیگر کار‌های فرهنگی در مظلومیت است و دستوراتش اجرا نمی‌شود و یا اهمیت خاصی به آن داده نمی‌شود و افراد هم می‌گویند برای چه به این کمیسیون برویم؛ وقتی این کمیسیون مورد حمایت رئیس مجلس و مجموعه قرار نمی‌گیرد. در حالیکه کمیسیون فرهنگی باید اثرگذار باشد و اگر حرف‌های این کمیسیون تاثیر‌گذار باشد و از آن حمایت شود به طور حتم از آن استقبال خواهد شد.

مهم‌ترین دلیلی که آمدید کمیسیون فرهنگی؟

به این دلیل که من خودم نیز آدم فرهنگی هستم و علاقمند به این حوزه بودم و اعتقاد دارم که اگر فرهنگ درست شود، امنیت هم درست می‌شود؛ صنایع و چیز‌های دیگر نیز درست می‌شود. هر مشکلی که داریم در فرهنگ مان است.

مهمترین معضل فرهنگی کشور؟

دانشگاه‌های علوم انسانی. علوم انسانی یکی از معضل‌های مهم فرهنگی است که تربیت‌شدگان علوم انسانی هستند که مدیر هستند و همین می‌شود که مدیریت‌های ما مشکل دارد.

نیاز فرهنگی نسل جوان را چقدر می‌شناسید؟ زیاد / کم / متوسط

متوسط

مهمترین نیاز فرهنگی نسل جوان را چه می‌دانید؟

ازدواج، کار

اگر وزیر ارشاد بودید، اولین کاری که می‌کردید، چه بود؟

در سه بخش، کار‌هایم را اولویت قرار می‌دادم؛ یکی از آن‌ها بحث فرهنگ عمومی است و بخش دوم، تربیت هنرمندان متعهد و بخش سوم کنترل سینما و تئاتر.

اگر نماینده نبودید، چکاره می‌شدید؟

من کار آخوندی انجام می‌دادم؛ زیرا معتقدم یک امام جماعت موفق می‌تواند مدیر اجتماع باشد.

آخرین کار فرهنگی که کردید؟

کار ما همیشه فرهنگی بوده است.

آخرین فیلمی که دیدید؟

قلاده‌های طلا و خوابم میاد.

با خانواده به سینما می‌روید؟

تا امروز که نرفته‌ام. سینما یک بار رفته‌ام و آن هم برای دیدن همین فیلم بوده است که بروم و ببینم چه فیلمی است.

اگر کارگردان بودید، درباره چه سوژه‌ای فیلم می‌ساختید؟

در تاریخ سرزمین مان و در تاریخ جنگ تحمیلی، سوژه‌های زیادی وجود دارد که ما از آن غافل مانده‌ایم.

اگر هنرمند می‌شدید چه رشته‌ای را انتخاب می‌کردید؟

به این معنا ذوق هنری ندارم و من بیشتر به کار‌های سیاسی و مسائل اجتماعی علاقه دارم.

آخرین کتابی که خواندید؟

کتابی که رزمنده و آزاده محترم نوشته‌اند به نام «پایی که جا ماند».

مهمترین کتابی که خواندید؟

کتاب‌های زیادی خواندم؛ اما کتاب «تشیع در ایران» برای من بسیار اهمیت داشته است.

نویسنده محبوب شما؟

مقام معظم رهبری.

هنرپیشه‌ای که از کارش خوشتان می‌آید؟

در پی این نبوده‌ام که بدانم از بازی کدام بازیگر خوشم می‌آید؛ اما به نظرم فردی که در نقش حضرت یوسف بازی کرد، بازی خوبی را ارائه داد.

اگر قرار باشد درباره فرهنگ با کسی مشورت کنید، او چه کسی است؟

در کمیسیون با خیلی‌ها مشورت می‌کنیم؛ اما در این وادی‌ها نیستیم.

در جبهه انقلاب اسلامی در شعر، چند نفر را می‌شناسید؟

خیلی علاقه به این وادی ندارم؛ اما آنهایی که مقام معظم رهبری تایید می‌کنند را دوست دارم و آن هایی که مقام معظم رهبری مورد تایید قرار می‌دهند را ما نیز تایید می‌کنیم.

در ادبیات چطور؟

در ادبیات نیز همین‌طور.

در سینما چطور؟

در سینما نیز همین‌طور.

چند موسسه فرهنگی خصوصی را می‌شناسید؟

خیلی‌ها را می‌شناسم؛ اما با ارتباطات و سر زدن به سایت‌های این موسسات با آن‌ها آشنایی دارم و به دنیا و خبرهای‌شان سر می‌زنم.

تعریف شما از جنگ نرم چیست؟

جنگ نرم مانند موریانه‌ای است که بدون دردسر در ظاهر پیش می‌آید و خورنده اعتقادات و فرهنگ جامعه است.

به نظر خودتان چقدر در مقابله با جنگ نرم موثر بوده‌اید؟

نمی‌دانم، اما در مسجدی که کار می‌کردم، احساس می‌کنم می‌توانم به خودم ۱۵ بدهم.

نمره به عملکردتان در این مدت نمایندگی؟

در بحث نمایندگی دو سه مطلب را باید در نظر گرفت؛ در رابطه با رسیدگی به مردم و ارتباط با مردم به خودم ۱۷ می‌دهم و ارتباط تنگاتنگی با مردم دارم؛ اما در بخش قانونگذاری که بخش مهم نمایندگی است، فکر نمی‌کنم خود مجلس نیز در این چند ماهه موفق باشد و من نیز یکی از همان‌ها هستم.

درباره این چند اسم نظرتان را بگویید

وزیر ارشاد: آدم خوبی است

سینمای ایران: آلوده به خیلی از مسائل تهاجم فرهنگی

جواد شمقدری: مثل گذشته‌اش نیست و از گذشته‌اش عبور کرده است

رییس کمیسیون فرهنگی: آدم وارسته و پاک و یک معلم اخلاق

فوتبال: علاقه‌مند نیستم

هالیوود: مجموعه تهاجم فرهنگی

سینمای دفاع مقدس: ضعیف است

کمیسیون فرهنگی: نیرو‌های خوبی جمع شده است؛ اگر بتوانند موفق باشند.

فیلم هندی: اگر در تلویزیون نشان داده شود، می‌بینم.

فیلم لاله: دارای نقایص فراوانی است که اگر نقایص آن برطرف شود، شاید برای آن طرف مرزی‌ها خوب باشد.

آرزوی فرهنگی شما چیست؟

این علوم انسانی که در آن غرب‌زدگی کاملا پیداست، اصلاح شود.

برگرفته از «انتخاب»   ۲۵ مهر ماه ۱۳۹۱

این گزارش از سوی اینجانب، تنها در نشانه گذاری ها تا اندازه ای ویرایش شده است.   ب. الف. بزرگمهر 

***

حرف‌های شنیدنی آقاتهرانی درباره جریان انحرافی و انتخابات آینده

حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی آقاتهرانی در گفت‌وگویی تفصیلی با خبرنگاران فارس به بیان ناگفته‌هایی از نحوه شکل‌گیری جبهه پایداری انقلاب اسلامی پرداخت و از نقش آن در انتخابات مجلس نهم گفت.

وی معتقد است «اگر اصولگراها در انتخابات مجلس بیشتر با یکدیگر صحبت می‌کردند، به توافقات بهتری می‌رسیدند؛ اگر چه جلسات مختلفی در این زمینه برگزار شد.»

آقاتهرانی اضافه کرد:
«انتخابات مجلس نهم خوب بود؛ تلخی‌ انتخابات گذشته این بود که گاهی اوقات برخی از افراد، طرف مقابل را خراب می‌کردند که امر شایسته‌ای نبود و نباید بین اصولگراها این حالت‌ها بوجود آید؛ رقابت باید رقابت سالم باشد و ادب و احترام یکدیگر را باید حفظ کرد.

وی مقام معظم رهبری را دیده‌بانی توصیف کرد که از محل مرتفعی نگاه می‌کنند و اظهار داشت:
«درک افراد [از مسائل] متفاوت است ولی همانند جبهه وقتی فرمانده حرف آخر را می‌زند، دیگر نباید روی حرف ایشان حرف زد.»

آقاتهرانی می‌گوید:
«یک‌بار که خدمت حضرت آقا مشرف شدیم، حرف اصلی ایشان این بود که در تاریکی‌ها نورافکن بیندازید و بصیرت‌دهی کنید؛ در واقع این مسئله‌ای است که همه به آن نیاز داریم.»

«بعد از آن بود که نشست‌های خاصی را برگزار کردیم و... آرام‌آرام طی جلساتی خدمت آیت‌الله یزدی، آیت‌الله مصباح و آیت‌الله خوشوقت می‌رفتیم که آیت‌الله مصباح قبل از انتخابات مجلس نهم فرمودند چرا اعلام موضع و اعلام نمی‌کنید تا عده‌ای که مثل شما فکر می‌کنند با شما هم مسیر شوند».

جبهه پایداری انقلاب اسلامی اینگونه شکل گرفت و دبیر کل آن، درباره نظر مقام معظم رهبری در این زمینه هم گفت:
«نسبت به اصل تشکیل جبهه، خیلی زود متوجه شدیم که مقام معظم رهبری حساسیتی ندارند؛ برای اینکه یک نوع تشکل است تا دوستان به صورت تشکیلاتی کار کنند و منظم جلو بروند.»

حجت‌الاسلام والمسلمین آقاتهرانی این نکته را هم می‌گوید که اگر قانون اجازه دهد، جبهه پایداری به شکل تشکل عمل می کند؛ اما اگر خلاف قانون بود، نام جبهه ثبت خواهد شد.

استاد اخلاق دولت که مدتی است درس اخلاقش برای اعضای کابینه احمدی‌نژاد تعطیل شده است، درباره جریان انحرافی گفت:
«انحراف جایگاه‌های مختلفی دارد؛ گاهی در عقاید، اقتصاد، اخلاق و سیاست وجود دارد.»

وی افزود:
«ممکن است فردی نماز شب بخواند و در اعتقاد مشکلی نداشته باشد و به فروع اسلام هم به خوبی عمل کند؛ اما در سیاست سکولار بوده و التقاطی فکر کند و اینگونه نیست که وقتی کسی در ساحتی منحرف شد، الزاماً در ساحت‌های دیگر نیز منحرف باشد.»

آقاتهرانی بر همین اساس می‌گوید که برخی از موارد مطرح شده درباره جریان انحرافی واقعیت ندارد و برخی از موارد هم واقعیت دارد و البته متذکر می‌شود که در برخی از موارد نیز دولت مورد اتهام قرار می‌گیرد و هیچ دفاعی برای اینکه مورد اتهام قرار نگیرد، نمی‌کند.

او که تصریح می‌کند در دولت بر اساس وظیفه ی خود، درباره تفکر اصیل اسلامی و تفکرات انحرافی در حد ممکن روشنگری کرده است، در عین حال تاکید دارد:
«اگر کار به کرسی‌های آزاداندیشی کشیده و مطرح شود خیلی از موارد روشن خواهد شد.»

این استاد اخلاق در بخش پایانی گفت‌وگو با «فارس» آنچه مهم است [را] التزام عملی به ولایت دانست و در این خصوص توضیح داد:
«بسیاری می‌گویند ما به ولایت اعتقاد داریم اما باید این موضوع را در عمل هم نشان دهند و اگر نباشد، خود این انحراف است.»

وی با بیان اینکه جریان انحراف به نوعی می‌تواند در همه جا باشد و انحصار آن به اشخاص و نامگذاری در این زمینه درست نیست، بدون ذکر نام از کسی «نوشتن نامه بی‌بسم‌الله، نامه بی‌سلام و والسلام» را نشانگر انحراف دانست.

خبرگزاری فارس   ۲۵ امرداد ماه ۱۳۹۱

این گزارش از سوی اینجانب، تنها در نشانه گذاری ها تا اندازه ای ویرایش شده است.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!