«من خودم دستیار آزمایشگاه بودم؛ من یک ꞌایمنی شناس ساختارهای زندهꞌ (ꞌایمونولوژیستꞌ) هستم و در آزمایشگاه کار می کردم؛ در آنجا گاهی پیشامدهایی رخ می داد ... ما به داده های روشنی درباره ی چند و چون این آزمایشگاه [شهر ووهان چین] پیش از همه گیری و در آغاز آن نیازمندیم. اگر داده هایی رسا (كامل) دریافت کنیم، می توانیم خاستگاه آزمایشگاهی ꞌکووید ۱۹ꞌ [بخوان: ꞌسارس ـ ۲ꞌ] را نادیده بگیریم (رد كنیم)»*
دنباله ی گفته های «چراغ گردسوز»:
این رخدادها تنها دل دادن و قلوه گرفتن فلان مِهتَرِ
آزمایشگاه یا دستیارش با کارمندی تو دل برو نبود؛ چیزهای دیگری هم رخ می دادند، به
عنوان نمونه، آقایی خرپول یا بیش تر وخت ها دستیارانِ مزدبگیرِ وی آنجا می آمدند و
خواهان انگولک این یا آن ویروس به بهانه ی نیکوکاری و کمک به تنگدستان بیمار می شدند؛
خوب! روشن است که ویروس را اگر انگولک کنی، دیگر سر جای خودش بند نمی شود؛ بیرون
می پرد و به هوا خوری می رود ...
ب. الف. بزرگمهر ۲۶ تیر ماه ۱۴۰۰
* از گفته های مِهتَرِ ابزار دستِ «سازمان جهانی بهداشت»: «تدروس آدانوم چراغ گردسوز» برگرفته از «اسپوتنیک» ۲۵ تیر ماه ۱۴۰۰(با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی درون [ ] نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر