«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ تیر ۲۸, دوشنبه

گسترش همبستگی نیازمند ژرفش است

آنچه در ویدئوی پیوست گواه آنید، نمونه ای از شمار بسیاری دیگر از نمونه های همبستگی کارگری و گسترش آن در چهار گوشه ی ایران است؛ نمونه هایی از دل و جان برآمده که بر دل می نشینند و نوید برونرفت از چاه ژرفی که رژیم دزدسالار فرمانروا بر میهن مان برای توده های میلیونی مردم کنده و پدیداری آینده ای روشن بسود نیروهای کار و رنج را دربردارند. چنین گسترش همبستگی توده ای ـ خلقی کم پیشینه در تاریخ جنبش کارگری ایران، نیازمند ژرفش و بدست دادنِ دورنمایی راستین به کارگران و زحمتکشان پا به میدان نهاده برای آمادگی بدست گرفتن دِیلَم های فرماندهی و راهبری ایران زمین در چارچوبی گسست ناپذیر با همه ی خلق های آن در آینده ای نزدیک است. بی چنین چشم اندازی، چنانچه کامیابی هایی نیز در این یا آن پهنه ی اقتصادی ـ هازمانی بدست آید، همواره سویه ای ناپایدار خواهد داشت؛ همچنانکه از گذشته ای نزدیک تاکنون بارها و بارها گواه آن بوده ایم، گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در نخستین بختی که بدست آورند با پاتک زدن به جنبش های کارگران و زحمتکشان در اینجا و آنجا آن دستاوردها را زیر پا لگدمال نموده، نومیدی و سرخوردگی را دامن خواهند زد؛ افزون بر آنکه نبود یا کمرنگ بودن چنان دورنمایی، کوته بینی و دلخوش شدن از این یا آن دستاورد کوچک و بزرگ را در میان نیروهای کار و زحمت گسترش داده و زمینه ای درخور برای گروه های پنهان و آشکار سازشکاران* و «رفرمیست» ها در سازمان های کارگری را بیش از پیش فراهم خواهد نمود. باید این سخن باریک و پاکیزه (نکته) را بگونه ای باریک بدیده گرفت که چنین موریانه های سازشکاری، هم اکنون نیز از هستی برخوردارند؛ بدین سان، کار و کاریای آوازه گری (تبلیغی) در میان کارگران از دو سویه ی درونی و بیرونی برخوردار است که هر دو به یک اندازه برجسته و با دورنمای یادشده هماوندند.

پیروزی پایدار با بدیده گرفتن آن چشم انداز و کوشش پیوسته و خوب سازمان داده شده از سوی آگاه ترین کارگران و زحمتکشانِ پیشرو برای جامه ی کردار پوشاندن به آن دست یافتنی است که چنانچه ببار بنشیند، حتا اگر شکستی نیز اینجا و آنجا بدرازای زمان در کار باشد که این خود بخشی از نبرد تاریخی طبقه کارگر ایران و جهان با سازند سرمایه داری و سامانه زمینگیر شده ی سرمایه داری امپریالیستی است، طبقه کارگر ایران را رویین تن خواهد نمود.

پیروز باد جنبش طبقه کارگر ایران در دستیابی به آماج های دور و نزدیک خود!

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر  ۲۸ تیر ماه ۱۴۰۰  

* سازشکاری را در اینجا چون گرایشی دربرگیرنده (عام) و سرشتی در میان لایه های بلندپایه ی کارگری («اشراف کارگری» یا «اریستوکرات» های کارگری) بدیده گرفته و یادآور شده ام؛ لایه های رویهمرفته ـ و خوشبختانه! ـ نازکی از کارگران در ایران که بجای نمایندگی طبقه کارگر و پشتیبانی از بهره وری های آن، نقش کارچاق کن و میانجیگر را بر دوش می گیرند و در کردار، مزدور سرمایه و جیره خوار سرمایه داران هستند. این یادآوریِ ناگزیر را برای آن گروه از خوانندگانی که با پیروی از منطقی ایستا همه چیز را سیاه یا سپید می بینند و بداوری می نشینند، آورده ام. بدین سان، باید روشن باشد که در جریانِ نبردِ درگیر و بسته به تراز نیروها، گاه سنگر به سنگر، سازش نیز نه تنها شدنی است که گاه کاری بایسته تر از آن نیست؛ با این اگر و مگر (شرط و شروط) که کارگر آگاه و پیشرو، آن را چون پله ای برای دستیابی به آماج های دورتر بدیده می گیرد؛ سویه ی ناپایدار آن را از چشم نمی اندازد و دچار کوته بینی و بخت جویی (فرصت طلبی) نمی شود.   ب. الف. بزرگمهر  ۲۸ تیر ماه ۱۴۰۰  

ویدئوی پیوست: گسترش همبستگی نیازمند ژرفش است



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!