آنچه در ویدئوی پیوست گواه آنید، نمونه ای از شمار بسیاری دیگر از نمونه های همبستگی کارگری و گسترش آن در چهار گوشه ی ایران است؛ نمونه هایی از دل و جان برآمده که بر دل می نشینند و نوید برونرفت از چاه ژرفی که رژیم دزدسالار فرمانروا بر میهن مان برای توده های میلیونی مردم کنده و پدیداری آینده ای روشن بسود نیروهای کار و رنج را دربردارند. چنین گسترش همبستگی توده ای ـ خلقی کم پیشینه در تاریخ جنبش کارگری ایران، نیازمند ژرفش و بدست دادنِ دورنمایی راستین به کارگران و زحمتکشان پا به میدان نهاده برای آمادگی بدست گرفتن دِیلَم های فرماندهی و راهبری ایران زمین در چارچوبی گسست ناپذیر با همه ی خلق های آن در آینده ای نزدیک است. بی چنین چشم اندازی، چنانچه کامیابی هایی نیز در این یا آن پهنه ی اقتصادی ـ هازمانی بدست آید، همواره سویه ای ناپایدار خواهد داشت؛ همچنانکه از گذشته ای نزدیک تاکنون بارها و بارها گواه آن بوده ایم، گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در نخستین بختی که بدست آورند با پاتک زدن به جنبش های کارگران و زحمتکشان در اینجا و آنجا آن دستاوردها را زیر پا لگدمال نموده، نومیدی و سرخوردگی را دامن خواهند زد؛ افزون بر آنکه نبود یا کمرنگ بودن چنان دورنمایی، کوته بینی و دلخوش شدن از این یا آن دستاورد کوچک و بزرگ را در میان نیروهای کار و زحمت گسترش داده و زمینه ای درخور برای گروه های پنهان و آشکار سازشکاران* و «رفرمیست» ها در سازمان های کارگری را بیش از پیش فراهم خواهد نمود. باید این سخن باریک و پاکیزه (نکته) را بگونه ای باریک بدیده گرفت که چنین موریانه های سازشکاری، هم اکنون نیز از هستی برخوردارند؛ بدین سان، کار و کاریای آوازه گری (تبلیغی) در میان کارگران از دو سویه ی درونی و بیرونی برخوردار است که هر دو به یک اندازه برجسته و با دورنمای یادشده هماوندند.
پیروزی پایدار با بدیده گرفتن آن چشم انداز و کوشش پیوسته و خوب سازمان داده شده از سوی آگاه ترین کارگران و زحمتکشانِ پیشرو برای جامه ی کردار پوشاندن به آن دست یافتنی است که چنانچه ببار بنشیند، حتا اگر شکستی نیز اینجا و آنجا بدرازای زمان در کار باشد که این خود بخشی از نبرد تاریخی طبقه کارگر ایران و جهان با سازند سرمایه داری و سامانه زمینگیر شده ی سرمایه داری امپریالیستی است، طبقه کارگر ایران را رویین تن خواهد نمود.
پیروز باد جنبش طبقه کارگر ایران در دستیابی به آماج های دور و نزدیک خود!
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!
ب. الف. بزرگمهر ۲۸ تیر ماه ۱۴۰۰
* سازشکاری را در اینجا چون گرایشی دربرگیرنده (عام) و سرشتی در میان لایه های بلندپایه ی کارگری («اشراف کارگری» یا «اریستوکرات» های کارگری) بدیده گرفته و یادآور شده ام؛ لایه های رویهمرفته ـ و خوشبختانه! ـ نازکی از کارگران در ایران که بجای نمایندگی طبقه کارگر و پشتیبانی از بهره وری های آن، نقش کارچاق کن و میانجیگر را بر دوش می گیرند و در کردار، مزدور سرمایه و جیره خوار سرمایه داران هستند. این یادآوریِ ناگزیر را برای آن گروه از خوانندگانی که با پیروی از منطقی ایستا همه چیز را سیاه یا سپید می بینند و بداوری می نشینند، آورده ام. بدین سان، باید روشن باشد که در جریانِ نبردِ درگیر و بسته به تراز نیروها، گاه سنگر به سنگر، سازش نیز نه تنها شدنی است که گاه کاری بایسته تر از آن نیست؛ با این اگر و مگر (شرط و شروط) که کارگر آگاه و پیشرو، آن را چون پله ای برای دستیابی به آماج های دورتر بدیده می گیرد؛ سویه ی ناپایدار آن را از چشم نمی اندازد و دچار کوته بینی و بخت جویی (فرصت طلبی) نمی شود. ب. الف. بزرگمهر ۲۸ تیر ماه ۱۴۰۰
ویدئوی پیوست: گسترش همبستگی نیازمند ژرفش است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر