«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ اسفند ۲۷, یکشنبه

آیا همان یکی ما را بس نیست؟! ـ بازپخشش

برای ما که جنسیت نداریم، تفاوتی نمی کند که پسری هستی یا دختری. ببین از ما چه خواسته ای؟! و اگر کسی تاب دیدن خوشبختی تان را دارد، چه؟ باید بیگمان او را آنچنان بدبخت کنیم که شما را به یاد آورد؟! بگمانم، خوشی زیر دلت زده که اینچنین پرت و پلا می گویی!

ما در آن پایین نماینده ای گماشته ایم که حرف مفت بسیار بر زبان آورده و می آورد و بجای آنکه کاری خداپسندانه انجام دهد با شیطان سَر و سِر دارد و نشست و برخاست های پشت پرده اش با آن ملعون را «نرمش قهرمانانه» می نامد! آیا همان یکی ما را بس نیست؟!

از زبان خدای لمیده بر عرش:  ب. الف. بزرگمهر   ۲۸ اسپند ماه ۱۳۹۵

https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/03/blog-post_42.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!