آرش این سخنان روشن است: ما
بازی را در افغانستان همچنان پی می گیریم؛ به جنگ و جدال دامن خواهیم زد و آن را
به پیرامون آن کشور بویژه ایران گسترش خواهیم داد. اگر «طالبان»، نوکر و مزدورِ ما
نبود، چنین سخنانی که بر زبان راندیم، گنده گوزی از آب درمی آمد و آبروی داشته و نداشته
مان را بیش از پیش می بُرد:
«ما گواه کامیابی های
بزرگ سپاهی از ꞌطالبانꞌ بوده ایم. این روند، نگران کننده است؛ ولی بازشناخت این سخن
باریک و پاکیزه (نکته) برجسته است که دولت افغانستان هنوز از توانایی های چشمگیری
برخوردار است. چالش، همانگونه که در بیش تر
چنین باره هایی [روی می دهد]، خواست سیاسی و یگانگی رهبری است. هم اکنون از دیدگاه سپاهی،
ꞌطالبانꞌ از نیرومندترین آرایش (موقعیت) از سال ۲۰۰۱ كه رژیم آن ها از سوی ꞌنیروهای گروهبندی جهانیꞌ برهبری امریكا سرنگون شد، برخوردارند.
اکنون، کابل [آرش سخن، رژیم پوشالی و دست نشانده ی هنوز فرمانروا بر آن کشور است.]
توانایی پایداری دارد؛ گرچه این جریان به خواست سیاسی نیز نیاز دارد. روز و روزگار (وضعیت) کنونی
(فعلی) افغانستان به آرش سرنگونی گریزناپذیرِ دولت در کابل نیست. پس از بیرون رفتن نیروهای امریکایی از
افغانستان، ꞌسیاꞌ [همچنان] گنجایش چشمگیری برای گردآوری داده ها درباره ی کنش های تروریستی
در آن کشور را خواهد داشت.»
ب. الف. بزرگمهر دوم امرداد ماه ۱۴۰۰
* از گفته های «ویلیام برنز»، مهتر «سازمان خبرچینی و دو بهم زنی یانکی ها»، برگرفته از گزارشی شلخته و دست و پا شکسته در «اسپوتنیک» یکم امرداد ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی ها و افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر