«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ مرداد ۲۴, یکشنبه

می ترسیم کار به اینجا هم بکشد و باز هم ناچار به گردن گذاشتن باشیم

«ما هیچگاه مذاکره را رد نمی کنیم. حتی مقام معظم رهبری نیز مذاکره را رد نکردند؛ اما گفتند که نمی شود به اینها اطمینان کرد. در حال حاضر و در دولت سیزدهم نیز مذاکرات ادامه پیدا می کند و بحث اینکه مذاکره ادامه پیدا نکند، مطرح نیست .مسأله این است که  در این رابطه به هیچ عنوان باج نخواهیم داد. اگر سلاح هسته ای بد است، برای همه کشورها و خود آمریکا هم باید بد باشد. ما که سلاح هسته ای نمی خواهیم؛ اما می‌خواهیم از تکنولوژی و فناوری و فواید هسته‌ای برای امور غیر نظامی استفاده کنیم. آنها می گویند شما این تکنولوژی را نداشته باشید. می‌گویند در منطقه نفوذ نداشته باشید. موشک نداشته باشید. اگر قرار است ما موشک نداشته باشیم آنها هم نباید داشته باشند. انقلاب اسلامی آمد که تمام این حرفهای غیر منطقی را پشت سر بگذارد. ما تحت هیچ شرایطی زیر بار حرف غیرمنطفی نمی رویم؛ آنها می خواهند زور بگویند و بروی موضوعی پافشاری های بیخود کنند. می گویند شما نباید این تکنولوژی را داشته باشید ما نیز می‌گوییم شما برای خودتان این ها را مشخص می کنید؛ حق ما برخورداری از این تکنولوژی و سایر موضوعات است.
...
مذاکره انجام می‌شود؛ اما تا آنها نخواهند انصاف به خرج بدهند، ما نیز زیربار نمی‌رویم.»*

با بدیده گرفتن راستینگی های جلو و پشت پرده، دنباله ی گفته های این نماینده ی فرمایشیِ «خیمه و خرگاه نظام» اینچنین از آب درمی آید:
آن ها خوب می دانند که کون همه مان از دَم گُهی است. برای همین انصاف بخرج نمی دهند. ما نمی خواهیم زیر بار برویم؛ ولی هر بار ناچار به گفتگو می شویم. تازه همه ی این ها را هم که بپذیریم، می ترسیم دستوری بیرون از پروتکل های دستینه شده با دولت پیشین و ظریف وَلَد زنا از جیب شان بیرون بکشند که خدای ناکرده، زبانم لال، رهبر عظیم الشأن مان را به خوردن ویسکی و ژامبون گوشت خوک وادارند. می ترسیم کار به اینجا هم بکشد و باز هم ناچار به گردن گذاشتن باشیم.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۴ امرداد ماه ۱۴۰۰

* برگرفته از «سرپوش»  ۲۴ امرداد ماه ۱۴۰۰

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!