«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ شهریور ۱, دوشنبه

پدر و مادرم برای هیچ و پوچ مرا نفتالین ننامیدند

پدر و مادرم برای هیچ و پوچ مرا نفتالین ننامیدند؛* گرچه بگمانم یَهُوَه بدل شان انداخته بود؛ وگرنه چگونه می توانستند بدانند که فرزندِ دلبندشان، روزی به نابودی خرَفستَران (خرَپستَران) که خَرچُسُنه های ایران هم در آن می گنجند، کمر خواهد بست؟ بله! سخن سرایی دیگر بس است. می پندارم این کاریای سپندینه بر دوش من نهاده شده و باید در برابر یَهُوَه پاسخگوی آن باشم.

ب. الف. بزرگمهر   یکم شهریور ماه ۱۴۰۰

* «نفتالی بنت» گفته است که «بنیامین نتانیاهو» [همانا نادان یابو] با همه ی سخن سرایی ها درباره ی ایران، کاری بسنده برای جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته‌ای به انجام نرساند. نخست وزیر عزراییل گفت که دیدار این هفته او با «جو بایدن» [همانا «پرزیدنت بادبادی»]، در زینه ی مرگ و زندگی از رویارویی عزراییل با ایران انجام می‌شود.

گزیده ای برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» به تاریخ ۳۱ امرداد ماه  ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!