«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ مرداد ۱۴, پنجشنبه

ما هم به نیم دانگی از آن خشنودیم تا ببینیم چه می شود

چکار باید می کردیم؟! برای بهره وری های ملّی۱ روسیه، ناچار شدیم به این کاساب۲ شادباش بگوییم!۳ اگر شغال های اروپای باختری و چین بخش بزرگ تری از این بازار ولنگ و واز را در چنگ خود گرفته اند، ما هم به نیم دانگی از آن خشنودیم تا ببینیم چه می شود.   

از زبان «مستر مافیوز روسی»:  ب. الف. بزرگمهر  ۱۴ امرداد ماه ۱۴۰۰

پی نوشت: 

۱ ـ باید این سخن باریک و پاکیزه (نکته) را بدیده گرفت که بهره وری های (منافع) ملّی در بنیاد خود، در همه ی کشورهای سرمایه داری به آرش بهره وری های سرمایه داری فرمانروا در این یا آن کشور است و بسته به ترازِ و سنگینی دیگر لایه های هازمانی، خرده بورژوازی و طبقه کارگر نیز بسته به زور و نیروی خود از آن بهره مند می شوند.

۲ ـ واژه ی عربی نمای «قصاب» با آنکه نیازمند بررسی دانشورانه ی بیش تری است بگمان بسیار ریشه در پارسی کهن یا دربرگیرنده تر: زبان های ایرانی کهن (پیش از «پارسی میانه») دارد و آنگونه که کاربری در یکی از واژه نامه های اینترنتی اشاره نموده، آمیخته ای از دو واژه ی «کاس» و «آب» است؛ گرچه آمیخته واژه ی «نایزَن» (نای + زَن) را نیز می توان بجای آن واژه ی عربی نما نشاند و بکار برد.

۳ ـ «ویاچسلاو ولودین»، مهتر دومای روسیه [مَهِستان فرمایشی آن کشور] که برای همپایی در آیین ریاست جمهوری ایران [بخوان: کارپرداز خیمه و خرگاه نظام خرموش پرور!] به تهران رهسپار شده با ابراهیم رییسی دیدار کرد و پیام شادباش «ولادیمیر پوتین»، مهتر جمهوری روسیه را به آگاهی وی رساند (به وی ابلاغ کرد).

 

برگرفته از «اسپوتنیک»  ۱۴ امرداد ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!