«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ دی ۵, سه‌شنبه

خصوصی بازی ـ بازپخشش

آخوند پفیوز امنیتی: حسن فریدون روحانی شده در حجره های تنگ و تاریک حوزه های جان ننه شان: «علمیه»، اندکی پیش و زمانی درازتر پس از برگماری اش به کارپردازی خیمه و خرگاه ولایت، بارها و بارها از اینکه چرا «خصوصی سازی» درست پیش نمی رود و در همان «بخش دولتی اقتصاد» دست بدست می شود، می نالید یا بهتر بگویم: زوزه می کشید و آن را با ریشخندی که از نوک زبانش نمی افتاد، «خصولتی شدن اقتصاد» می نامید. در اینجا به تبهکاری های بزرگ انجام یافته در از میان برداشتن «سازمان برنامه و بودجه»، گشودن باز هم بیش تر و بی پیشینه ی دست و پای کلان دزدان سرمایه های ایران برای از هم پاشاندن اقتصاد و زیرساختارهای اقتصادی کشور در دوره ی پیش از وی نمی پردازم که پس از دستبرد فراقانونی «کیر خر اندرزگوی نادان تر از نادان نظام» در «اصل ۴۴ قانون اساسی نخستین» زمینه ای "قانونی" یافت و مردک پیزُریِ سیب زمینی پیاز پخش کن مهرورزِ سرمایه داران و سوداگران ایران و جهان، انجام آن را بر دوش گرفت؛ این ها بجای خود! با این همه، آنچه آخوند پفیوز امنیتی و دولت انباشته از کلان دزدان «زهدان اجاره ای» در این دوره به انجام رساندند و همچنان با شتاب آن را پی می گیرند، بس فراتر از آن تبهکاری هایی است که وی «خصولتی شدن اقتصاد» می نامید. در ویدئوی پیوست، دانشجویی که با وی گفتگو می شود با یادآوری داده هایی پیش تر روشن شده در زمینه ی واگذاری های بزرگ ترین کارخانه ها و زیربناهای اقتصادی ایران، آن را «خصوصی بازی» می نامد؛ بازی تبهکارانه و گرگ منشانه ی نان و آبداری که سر تا پای ولایت دزدان سگ مذهب از خرد و کلان در آن دست دارند و همگی با هم بی هیچ اندیشه ای به فرجام کار، زد و بندهای همراه با زد و خورد و چنگ و دندان نشان دادن های هر از گاهی به یکدیگر برای دستیابی به مال و منالی بیش تر را پی می گیرند. آنچه در گفتگو اشاره ای سرراست به آن نشده، ولی چون روز روشن است، سرمایه های کلانی است که در پشت پرده این دست و آن دست شده و ناپیداست؛ سرمایه هایی که همگی سر از بانک ها و بنگاه های بزرگ ترین کشورهای امپریالیستی و ریزه خواران شان در می آورند و یافتن شان هم اکنون نیز بس دشوار است؛ چه برسد به آینده ای که با پا نهادن ویروسی سیاسی به میدان در مِهی انبوه گم و گور شده است.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر   پنجم خرداد ماه ۱۳۹۹

https://www.behzadbozorgmehr.com/2020/05/blog-post_243.html

ویدئوی پیوست: خصوصی بازی



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!