«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ مهر ۳۰, جمعه

آرزوهای مان را از گل‌میخ زندگی می‌آویزیم

به نوبت
از پلکان بالا می‌شویم
و با حسرت
آرزوهای مان را
از گل‌میخ زندگی می‌آویزیم
و از در گشوده ‌شده می‌گذریم.
پایین
ردیف سنگ‌هاست
و نام‌ها که آذین یادها می‌شوند
و کسی
از دوردستِ زمان می‌خواند
که صدایش از جنس آتش است:
«سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق»
و باز
باد است
که جارو می‌کشد
بر خاکستر اشیا و
آرزوهای ما
و تنها
زمان است
که دندان‌های تازه درمی‌آورد.

عیدی نعمتی

برنام را از بوم برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر

برگرفته از «تلگرام»   ۳۰ مهر ماه ۱۴۰۰

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!