«خرگوش دلاور نظام» در جایگاه نگهبانی و پاسخگویی به آمدِگان
(کمی ترسیده و نگران از درگیری)
۱:
کجا عمو، سرت را پایین انداخته و می خواهی درِ اتاق نامحرم را بازکنی؟! اول باید مانند این بقیه که در سالن گوش تا گوش نشسته و منتظرند، ژتون بگیری ...
«عمو سام» (با چشم دریدگی):
فرقش چیه؟ مگه بدون ژتون نمی تونی بکنی؟!
«خرگوش دلاور نظام» (همچنان نگران و کوشا برای نباختن خود در برابر لَندِهورِ درون آمده):
نه! تو از کجا سر و کله ت پیدا شده؟ انگار تو باغ نیستی! نمی
فهمی شرعی نیست؟! باید به او که در آن گوشه پس در نشسته۲ و دستاری بسر دارد، پول بدی و ژتون بگیری.
«عمو سام» (با همان چشم دریدگی):
که چی بشه؟!
«خرگوش دلاور نظام» (در حالیکه کمی دل و جرأت پیدا کرده):
... که حلال بشه و الله قبول کنه.
«عمو سام» (با کمی برانگیختگی):
نمی فهمم. الله ژتون می خواد چیکار؟! من که دفعه اولم
نیس. الله با من! بدون ژتون می کنم و خواهی دید که قبول می کنه و هیچی پیش نمیاد. ما
با هم قرارداد شفاهی داریم.
ب. الف. بزرگمهر نهم آذر ماه ۱۴۰۰
پی نوشت:
۱ ـ دوشنبه ی گذشته، سعید خطیبزاده،
توتی وزارت برونمرزیِ گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در
واکنش به پیشنهاد آمریکا برای گفتگوی سرراست و رودرو در وین، این پیشنهاد را نپذیرفت
(بجای «رد کرد») و گفت:
«اگر آمریکا برای رفع تحریمها
و رفع واقعی تحریمها بیاید، میتواند بلیت بازگشت به اتاق برجام را دریافت کند.«
برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» هشتم آذر ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
۲ ـ پسِ در نشینی به آرشِ «زن بِمُزدی»، بنگرید به یادداشت «تلخك را پرسيدند كه پسِ در نشینی چه باشد؟» ب. الف. بزرگمهر ۱۴ تیر ماه ۱۴۰۰