«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ آذر ۱۱, پنجشنبه

اگر می خواهید خیر از قراردادهای «لوزان» و «وین» تان ببرید ... ـ بازپخشش

بازپخشش به بهانه ی سیاه بازی های تازه و پیگیری خر رنگ کنی با همکاری دیگر دست اندرکاران در آن گفتگوهای ننگین و ایران بربادده:
«اگر غرب حسن نیت نشان دهد، توافق خوب در دسترس است. هیات ایرانی مذاکراتی منطقی، قوی، متین و نتیجه محور را دنبال می‌کند.» (برگرفته از «مشرق» ۱۱ آذر ماه ۱۴۰۰) از یاوه های خنده دار و همزمان غم انگیز دروغگویی مادربخطا تمرگیده در جایگاه وزیر برونمروزی گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در هماوندی با گفتگوهایی که همچنانکه دور پیشین آن در دوره ی کارپردازی آخوند پفیوز امنیتی: حسن فریدون روحانی شده گوشه هایی از آن را نشان داد، بخش بزرگی از آن پیرامون چالش هایی بگونه ای نسبی خرده ریز از آن میان، از چفت و بست درآمدنِ حساب های پر و پیمان بانکیِ برخی از سردمداران و کارچاق کن های «نظامِ پوشالی خرموش پرور» و خودِ «کیر خر نظام» در بانک های باخترزمین بود و به باور من، همچنان هست؛ درخواست هایی از سرِ درماندگی که «یانکی» ها زیرِ بار آن نرفته و آن ها را بیرون از چارچوب قراردادهای پیش تر دستینه شده در وین و لوزان و ناهماوند با آن می دانند و دستکم از دیدگاه آنچه «حقوق» نام گرفته، درست نیز می گویند.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۱ آذر ماه ۱۴۰۰ 

***

اگر می خواهید خیر از قراردادهای «لوزان» و «وین» تان ببرید ...

اگر می خواهید خیر از قراردادهای «لوزان» و «وین» تان ببرید، بازخواست را کنار بنهید* و به کار انجام شده و کوشش پربارِ حسن و محمدجواد و عین الله و اینا گردن بنهید؛ تنها کاری که برای تان مانده، دستینه کردن همه ی آن چیزهایی است که سیاه روی سپید نوشته شده و آماده است؛ وگرنه، جز دیپلماسی چیز‌های دیگری هم هست.**

از زبان «جنِّ بوداده»:  ب. الف. بزرگمهر   ۲۵ شهریور ماه ۱۴۰۰

https://www.behzadbozorgmehr.com/2021/09/blog-post_16.html

* روز و روزگار دژخیم الدوله و گروهبندی تازه، کمی به این داستانک می ماند:
مردی به سفر رفته پس از چند سال بازمی گردد که پسربچه ی چندساله ای را در اتاق می بیند و چون جویا می شود، زن می گوید:
حسنی خودمان است که در رفتن تو حامله اش بودم؛ و پس از دقایقی یکی کوچک تر از او به اتاق می جهد و پاسخ آن هم این می شود که حسینی مان است و هنوز مرد وجود این دو را نتوانسته بود حلاجی بکند که صدای شیرخواره ای از اتاق بغل بلند می شود و چون مرد به مواخذه برمی آید، زن می گوید:
اگر می خواهی خیر از حسن و حسین ات ببری، حرف مصطفی را اصلا نباید بزنی!

برگرفته از «کتاب کوچه»، حرف «ت»، افزوده های الف، زنده یاد احمد شاملو با همکاری آیدا سرکیسیان، چاپ سوم، ۱۳۸۷

https://www.behzadbozorgmehr.com/2013/03/blog-post_24.html

** خبرنگاری در نشست رسانه ای روزانه ی «کاخ روسیاه» (نامور به سپید) از سخنگوی آن، «جنیفر ساکی» (یا همانا «جنِّ بوداده ی دَم و دستگاه دیوانسالاری یانکی ها») پرسید: ایران هم اکنون یک گفتگوگر بلندپایه ی هسته‌ای دارد که نشان می دهد آن‌ها آرایش (موضع) سخت تری [در گفتگوها] خواهند گرفت. آیا مِهتَرِ جمهوری (همانا «پرزیدنت بادبادی») هنوز بر این باور است که می‌تواند گفتگو با ایران [بخوان: گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!] درباره ی چالش هسته‌ای را از سر بگیرد؟

«جنِّ بوداده» در پاسخ گفت:
او («پرزیدنت بادبادی») همچنان بر این باور است که یک راه «دیپلماتیکِ» رو به جلو، بهترین راهِ پیش روست و بازگشت به دوره‌ای از زمان که ما در مورد توانمندی ‌های هسته‌ای ایران آگاهی داشته باشیم و بتوانیم با همپایان (شرکای) جهانی خود کار کنیم تا آن‌ها را پاسخگو (مسوول) کنیم، بهترین گام است.

وی در پی افزود:
بخودی خود روشن است که دیوان برونمرزی (وزارت خارجه) باید برآورد کند به همراه دیپلماسی چه چیز‌های دیگری [همانا «واینا»ی «کیر خر نظامِ خرموش پرور»] نیز هست.

بنیاد داده ها برگرفته از گزارشی رویهمرفته شلخته و نارسا از «اسپوتنیک» ۲۵ شهریور ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] و ( ) نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!