عمو سام:
خدا را شُکر ما هر دو از همان نخست نگاه رو به جلو داشتیم؛۱ اگر کار بگونه ای پیش می رفت که هر روز چشم در چشم یکدیگر دوخته و بر سر چیزهای بیهوده ای چون بهره مندی های ملی، بیخودی جک و چانه می زدیم، «برجام»ی در کار نمی بود. تازه، مگر نه آنکه نظام كارِ جهان به داد و ستد است؟ شما که خود این را بهتر از ما می دانید.۲ باز هم شُکر خدا، این برادرانت با آنکه هنوز چون تو کارآزموده نیستند، بسیار زود دریافتند که در میان نهادنِ خواسته هایی فراتر از برجام، کار را به بن بست می کشاند. خوب! مگر ما چیزی بیش از آن خواستیم؟!
ب. الف. بزرگمهر هفتم دی ماه ۱۴۰۰
پی نوشت:
۱ ـ «ما در گفتگو های وین همواره نگاه رو به جلو داشتیم. توصیه ما به تمام کشور های حاضر در وین که امروز گفتگو ها را آغاز میکنند، این است که با عزم رسیدن به یک توافق خوب به وین بیایند. آنچه برای جمهوری اسلامی ایران تحمل ناپذیر است، این است که برخی طرف ها با اشتباه محاسباتی تصور کنند میتوانند وقت و انرژی جمع را با کمپین های اطلاعاتی تلف کنند یا در مذاکرات به دنبال خواسته هایی فراتر از برجام باشند؛ و یا تصور کنند میتوانند منافعی کمتر از آنچه در برجام برای جمهوری اسلامی ایران درج شده، قائل شوند. اگر با این رویکرد مثبت به مذاکرات ادامه دهیم قطعاً در این مرحله که با ارائه محتوا مواجه میشویم به نتایج خوبی دست پیدا خواهیم کرد.» از گزافه گویی های همراه با ناز و اَدای «خرگوش دلاور نظام»، برگرفته از «اسپوتنیک» ششم دی ماه ۱۴۰۰
۲ ـ «مرد باید كه دهد و ستاند؛ چه نظام كارها به داد و ستد است تا او را بزرگ و كریم الطرفین توان گفت.» برگرفته از نوشتار (رساله) «دلگشا» جاودانه عُبید زاکانی و گنجانده شده در نوشتارِ «من نمی دانم این چه حکمتی است؟» ب. الف. بزرگمهر ۱۷ آذر ماه ۱۴۰۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر