«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ دی ۱۰, جمعه

دورانی که سپری می شود ... ـ بازپخشش

زنان چادر چاقچوری خانواده های حاجی بازاری خودمان هم کمابیش همین ریخت و بدن را دارند یا باریک تر بگویم: بدرازای زمان، این ریختی می شوند. بی هیچ جنبشی درخور، روزها، ماه ها و سال ها می گذرد و آن ها کدبانوگری و سبزی پاک کنی روزانه و کار سپندینه ی شبانه ی خویش را پی می گیرند؛ تا آن هنگام که کمی پا به سن گذاشته از ریخت بیفتند و دیگر نیازهای زیر شکم حاج آقا را برآورده نکنند؛ تنها شاید، همچنانکه در این تصویر دیده می شود، هر از گاهی اندکی پایکوبی شبانه با پافشاری خداوند تسبیح بدست خانه و رنگ و آبی بخشیدن به زندگی سال ها یکنواخت؛ دلخوشکُنکی که گویا حاج آقا در کنار زن یا صییغه ی جوان و ترگل ورگلی که در بیش تر موردها در خانه ای دیگر، همان کارهای یکنواخت روزانه و شبانه را دور از چشم وی پی می گیرد و خشنودی خداوند دو یا چند زنه ی زمینی و خداوندِ آن بالا را فراهم می آورد، همچنان چشمی به وی نیز دارد. دورانی که سپری می شود ...

ب. الف. بزرگمهر   ۱۹ مهر ماه ۱۳۹۷

https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/10/blog-post_69.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!