«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ اسفند ۲۴, سه‌شنبه

درست زیر بینی مان، الی ماشاء الله نفت قاچاق می کنند و نمی بینیم

می بینید؟! درست زیر بینی مان، الی ماشاء الله نفت قاچاق می کنند و نمی بینیم.* حال بحمدلله یک خط آن را یافتیم و خدا می داند، چند خط دیگر در اینجا و آنجا زیر ماسه ها پنهان شده و ما نمی دانیم. از آن بدتر، نمی دانیم از کِی این خط لوله ی ۲۰۰۰ متری در آنجا کار گذاشته شده و نفتی که قرار بود سر سفره ی ایرانیان بیاید به گلوگاهِ نفتخواران می ریزد. چگونه برادران مان که بگفته ی خود پشه را در آسمان نال (نعل) می کنند و روزانه با کَرَجی های شان از این سو به آنسو مانور می دهند، لوله ای به این کلفتی و درازی را در زیر آب ندیده اند؟! گیریم زیر ماسه را نمی توانستند ببینند که توی مغزشان بخورد.

اگر از کنار گمانه زنی های بیجا و ناهماوند بگذریم؛ تنها یک انگاره بر جای می ماند و بس:
کار، کارِ برادران هفت خط خودمان است.

از زبان آن فرمانده ی پایگاه که انشاء الله خود در این تبهکاری ها دست نداشته و ندارد:  ب. الف. بزرگمهر   ۲۴ اسپند ماه ۱۴۰۰

* پرویز امیری، فرمانده پایگاه دریابانی بندرعباس، گفت:
«مرزبانان بندرعباس با استفاده از منابع اطلاعاتی مطلع شدند قاچاقچیان برای انتقال سوخت قاچاق اقدام به مخفی کردن یک خط لوله در زیر ماسه‌های دریا کرده اند.» وی افزود:
«بلافاصله پس از کسب این خبر بلافاصله مرزبانان به موقعیت اعزام و پس از دقایقی جستجو در محل موفق شدند این خط لوله را که از زیر ماسه‌های ساحل به اعماق دریا کشیده شده بود را شناسایی کنند. قاچاقچیان این خط لوله را از ساحل به عمق ۲ هزار متری دریا کشیده و از آن طریق سوخت را از ساحل به شناورهای متخلف انتقال می‌دادند. مأموران با هوشیاری موفق شدند این خط لوله را از ساحل بیرون کشیده و مسیر انتقال سوخت قاچاقچیان را قطع کنند.» برگرفته از «اسپوتنیک»  ۲۴ اسپند ماه ۱۴۰۰

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!