«کُسخل میرزای جامعه جهانی»، هر روز پریشان تر و منگول تر از پیش. خنگی سرشتی از چهره ی آبزیرکاهش می بارد؛ اینکه چگونه چنین کسانی از بنیاد نسنجیدنی با کسانی چون «فرانکلین روزولت»، «ریچارد نیکسون» و تا اندازه ای «جان کندی»، بیش از پیش در پهنه ی هر روز ریشخندآمیزترِ سیاست کشورهای امپریالیستی پدیدار می شوند و با نمایش هایی آبکی و گاه آبروریزانه، مُشتی شنگول و منگول تر از خود را سرگرم می کنند، پیش و بیش از هر شوند دیگری به زمینگیر شدن و کوتاه شدن چشم انداز سامانه ی انگل سرشت سرمایه داری امپریالیستی بازمی گردد که با هر فرورفتنی بیش تر در مرداب گسترده ای که خود آن را پدید آورده، بیم برانگیزتر نیز می شود. دوره ای که در آن بسر می بریم، شوربختانه یا خوشبختانه، دوره ای سرنوشت ساز برای هستی همبودهای آدمی در این خورشیدگَرد کوچک است.
ب. الف. بزرگمهر دوم اردی بهشت ماه ۱۴۰۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر