«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ اردیبهشت ۱۲, دوشنبه

با «ننه نانسی» نشستیم و سیر دل مان برای هم داستان گفتیم

با «ننه نانسی» نشستیم و سیر دل مان برای هم داستان گفتیم. بزودی روشن شد که هر دوی مان تا چه اندازه به داستان های به رمز و راز آغشته ی پلیسی دلبسته ایم. نشست و برخاست با هیچکدام از بازدیدکنندگانی که این هفته ها و روزها برای نشان دادن همبستگی و پشتیبانی خود پیش ما آمده بودند به اندازه ی بودن و گپ زدن با وی دلچسب نبود. با چنان شیرین زبانی داستان می گفت که من سرانجام خوابم برد و در خواب، هیتلر و «بن گوریون» را دیدم که دست در گردن هم سرگرم خوش و بِش بودند. هر دو تا مرا دیدند، شاد شدند و با دست اشاره کردند تا بسوی شان بروم که کمی ترسیدم و همزمان با بانگ ترکشی از خواب پریدم؛ چه خوب که «ننه نانسی» رفته بود؛ وگرنه، آبروریزی می شد. راستی! یادم رفت بگویم که وی از برنامه ام برای اسراییلی کردن اوکراین* در آینده خوشش آمد و دستی مادرانه هم به سر و گوشم کشید.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۲ اردی بهشت ماه ۱۴۰۱

* «آفرین پسر! نقشت را خوب بازی کردی ...»  ب. الف. بزرگمهر   ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۱

https://www.behzadbozorgmehr.com/2022/04/blog-post_25.html 

***

در پی سفر بلندپایگان «یانکی» به اوکراین، «نانسی پلوسی»، مِهتَرِ مَهستانِ نمایندگان «یانکی» ها [نیز برای اینکه نقشی در نمایش داشته باشد] به دیدار «ولودیمیر زلنسکی» [بخوان: ملیجک یهودی ششلول بندهای جامعه جهانی!] در شهر کی‌یف شتافت. آماج این رهسپاری بگفته ی وی، فرستادن این پیام بود که «آمریکا [بخوان: «یانکی» ها] بی چون و چرا (قاطعانه) در کنار اوکراین ایستاده» و پشتیبانی های بیشتری در راه است.

بنیاد داده ها برگرفته از «خبرخوان» تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» به تاریخ ۱۱ اردی بهشت ماه ۱۴۰۱ است که از سوی اینجانب، ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی شده است.  افزوده های درون [ ] از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!