«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ تیر ۱۲, یکشنبه

فراموش می‌شویم؟

فراموش کردن دردها ضرورت آدم‌ها و کار گذشت زمان است؛ اما فراموش کردنِ جنایات، زخم های ناسور مان را التیام می‌بخشد؟ نه! جنایت، فراموش شدنی و بخشیدنی نیست.

اين جهان قصابخانه‌ى انسان
و ما تماشاچيانِ زنده بگور
آنقدر نعره سرداديم
تا آسمان درهايش را بست

زمين خون می‌نوشد و جان مى‌بلعد
انسان خون می‌ريزد و جان ميدَرَد

ما با گلو هاى دريده فرياد ميزنيم
ما تمام نمی‌شويم
ما دود می‌شويم ...
و بعد فراموش می‌شويم؟

هلیه جدیر

برگرفته از «تلگرام»   ۱۱ تیر ماه ۱۴۰۱



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!