«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ شهریور ۴, یکشنبه

سخن بر سر اینکه عبدالمهدی برود، عبدالبوزینه جایش را بگیرد، نیست! ـ بازپخشش

یادداشتی کوتاه به بهانه ی بازانتشار یادداشت زیر

از هفته ها و ماه های گذشته تاکنون گواه برآمدها و جنبش های رویهمرفته گسترده ی توده های بجان آمده ی مردم در سرتاسر جهان و بویژه پهنه ی بزرگی از آسیای باختری و جنوب باختری تا شمال آفریقا بوده ایم که با همه ی اُفت و خیزِ هر از گاهی در اینجا و آنجا، هیچگاه پایان نیافته و خاموش نشده اند. هسته ی بنیادین بسیاری از پرخاش های خیابانی که گاه به زد و خورد با نیروهای پاسدار فرمانروایان و خداوندان سرمایه نیز کشیده شده، چالش های اقتصادی ـ اجتماعی و خواستی ساده برای بهبود زندگی و کار و بار بوده و همچنان هست؛ خواستی هوده مند (بحقّ) که بویژه با گسترش ویروس سیاسی «سارس ـ ۲» (با نام پوششی «کووید ـ ۱۹»)، بیش از پیش زیر پا نهاده شده و می شود. همه ی این ها چنانچه ریز و شپش رویدادها و پدیده ها در اینجا و آنجا را کنار زده به بنیاد آن دست یابیم، گواه درستی سخن باریک و پاکیزه ای (نکته ای) است که در یادداشت زیر به آن اشاره شده بود؛ و برای چپ راستینِ خوب ساز و برگ یافته به «سوسیالیسمِ دانشورانه» بویژه این سخن باریک و پاکیزه از برجستگی دوچندان برخوردار است:
«... ژرفشی که بدون آخشیجِ آگاهیِ طبقاتیِ سمت و سو یافته ی کارگران و زحمتکشان پیرامون آن برای دستیابی به جامعه دادگرانه ای در سراسر جهان ـ و نه جامعه ای دادگرانه تر که روسپیانِ پینه دوزِ سوسیال دمکرات و لیبرال دمکرات، آن را جار می زنند و فریبی بیش نیست! ـ پیشرفت آن با بیم و امیدهایی فزاینده تر و زیگزاگ هایی افزون تر روبرو خواهد شد.» (از یادداشت زیر)

ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ اسپند ماه ۱۳۹۹

https://www.behzadbozorgmehr.com/2021/03/blog-post_11.html 

***

سخن بر سر اینکه عبدالمهدی برود، عبدالبوزینه جایش را بگیرد، نیست!

سخن بر سر اینکه عبدالمهدی برود، عبدالبوزینه جایش را بگیرد، نیست؛* نه تنها در سرزمین فروپاشیده ی عراق که در لبنان، ایران و دیگر «کشورهای پیرامونی جهان سرمایه داری» و دامنه ای گسترده از کشورهای جنوبی اروپای باختری و نیز بگونه ای دربرگیرنده (عمومی) در همه ی جهان سرمایه داری، سخن بر سر چند و چونِ سمتگیری اقتصادی ـ اجتماعی است و تا هنگامیکه این سمت و سو بسود توده های مردم در همه ی این کشورها نباشد، نه تنها آشوب های اجتماعی از میان نمی روند که همچنان افزایش می یابند و دربرگیرنده تر می شوند. اینکه «سگ زرد» برود و «شغال» جایش بنشیند و حتا دامنه ی دمکراسی بورژوایی با بازی های شیرین پارلمانی اینجا و آنجا گسترش بیش تری بیابد، بخودی خود، راهکاری برای گشودن گره های بزرگ چالش های اقتصادی ـ اجتماعی و در پیِ آن، چالش های سیاسی در هیچ جایی از جهان پهناور و هر دَم پیوسته تر به یکدیگر، نیست و در آینده نیز نخواهد بود. سخن بر سر پیروی از این یا آن الگوی ریز و درشتِ رویش اقتصادی در چارچوب سرمایه داری که جز پینه دوزی جامه ای ژنده بیش نیست نیز نمی تواند باشد؛ چنین جامه ای پاره پوره که دیگر سزاوار نام جامه نیست را باید ناگزیر دور افکند. الگوهای سرمایه داری، یکی پس از دیگری با شکست روبرو شده اند و روند پرشتاب جهانی شدنِ سرمایه، همچنین به جهانی تر شدن «کارگرهمبستگی جهانی» («انترناسیونالیسم پرولتری») و ژرفش پیوندهای آن با ملت ها و خلق های ستمدیده ی جهان انجامیده است؛ ژرفشی که بدون آخشیجِ آگاهیِ طبقاتیِ سمت و سو یافته ی کارگران و زحمتکشان پیرامون آن برای دستیابی به جامعه دادگرانه ای در سراسر جهان ـ و نه جامعه ای دادگرانه تر که روسپیانِ پینه دوزِ سوسیال دمکرات و لیبرال دمکرات، آن را جار می زنند و فریبی بیش نیست! ـ پیشرفت آن با بیم و امیدهایی فزاینده تر و زیگزاگ هایی افزون تر روبرو خواهد شد. روند واگرایانه ی اقتصادی و سیاسی و بستن درها بروی خود که با روی کار آوردنِ لات بی همه چیز «یانکی» از سوی امپریالیست های «یانکی» در پیش گرفته شده، خود نمودی چشمگیر از شکست سامانه ی سرمایه داری است که هر روز، بیش از پیش، زمینگیرتر می شود و همه ی جهان را همراه با خود بسوی مرگ می کشاند.**

گویند: نیاز، مادر نوآوری است و مادر نوآور دوران ما طبقه کارگرِ در سرشت خویش، بس توانایی است که هر روز بیش از پیش به آخشیجِ آگاهیِ طبقاتیِ سمت و سو یافته و بُرّنده، ساز و برگ یافته باشد.  

ب. الف. بزرگمهر   ۲۷ آذر ماه ۱۳۹۸

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/12/blog-post_57.html

بنا بر گزارش‌ها حزب iهای عراقی از دسته‌بندی‌های گوناگون، گفتگو برای یافتن نخست‌وزیر تازه را آغاز کرده‌اند. عادل عبدالمهدی، نخست‌وزیر پیشین، پس از کشته‌شدن ده‌ها تن از پرخاشگران در پنجشنبه گذشته، کناره‌گیری کرد.

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» ۱۲ آذر ماه ۱۳۹۸ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب:  ب. الف. بزرگمهر)

** سخن در این باره و روی آوری به نظامیگری افسار گسیخته تر و ماجراجویانه تر از گذشته که بویژه ار سوی امپریالیست های «یانکی» دنبال می شود را به نوشتاری دیگر وامی نهم.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!