«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ شهریور ۹, چهارشنبه

به ما نفت و گاز برسانند؛ دیگر چکار داریم با مردم ایران چگونه رفتار می کنند

به ما نفت و گاز برسانند؛ دست شان را باز هم بیش تر باز بگذارید تا هر کار شایست و ناشایست که دل شان خواست با مردم ایران انجام دهند. به ما چه آنجا با زندانیان سیاسی چنین و چنان می کنند. به ما چه زن باردار را شکنجه کرده و تازیانه زده اند. بگفته ی خودشان: خلایق هر چه لایق!

از زبان این شغال بیشرم و آبرو:  ب. الف. بزرگمهر   نهم شهریور ماه ۱۴۰۱ 

***

جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا می‌گوید در حالی که کشورهای اروپایی خواهان رهایی از نفت روسیه هستند، نفت ایران به‌عنوان یک منبع انرژی برای آن‌ها بهتر خواهد بود. او افزود: ایران هم‌اکنون نفت خود را به چین می‌فروشد و احیای برجام برای ایران نیز خوب خواهد بود؛ زیرا وارد بازارهای جهانی شده و نفت خود را به بهای بهتری به فروش می‌رسانند.

آقای بورل در پاسخ به این پرسش که آیا احتمال بازگشت نفت ایران به بازارهای جهانی تا زمستان وجود دارد، گفت:
«این موضوع ساده‌ای نیست؛ ولی باید ابتدا گام‌های نهایی در توافق احیای برجام برداشته شود. ما هنوز در آن نقطه نیستیم.»

برگرفته از «خبرخوان» تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» که از آغاز درگیری در اوکراین تاکنون، نه تنها بر شمار دروغ های شاخدارش درباره ی روسیه افزوده شده که گاه از هیچ و پوج خبری از تبهکاری های روسیه از خود در کرده یا با وارونه نمایی آنچه رخ داده و می دهد، گناه تبهکاری های نابخشودنی باند «نازی» فرمانروا بر اوکراین، نامور به «باندرا» و رژیم پوشالی و ابزار دست «یانکی» ها در آنجا را بگردن روسیه افکنده و می افکند.   هفتم شهریور ماه ۱۴۰۱

بختی برای ویرایش گسترده ی این گزیده گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر

نمادی از خَریّت در ترازِ جهانی

او سوسیالیسم را در سینی زرین به ما پیشکش کرد (بانوی حَلَبی)

شنگول منگول های یکی از دیگری مزدورتر! یادتان رفت گفته های «مارگارت تاچر» که خودش به خود برنامِ «آهنین» بخشیده بود را نیز بیفزایید که در گفتگو با آن هنرپیشه ی پیشین فیلم های ششلول بندی نامور به «تگزاسی»: «رونالد ریگان» چیزی در این مایه گفته بود:
او (گورباچف) سوسیالیسم را در سینی زرین به ما پیشکش کرد؛ چیزی که به هیچ رو چشم براه آن نبودیم.

اگر زمانی در آینده قرار باشد نمادی از خَریّت در تراز جهانی ساخته شود، «گوربی» با گوش هابی بزرگ و کفتری ریده بر پیشانی اش شایسته ترین نامزد آن است.

ب. الف. بزرگمهر   نهم شهریور ماه ۱۴۰۱ 

***

درگذشت میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی، واکنش‌های جهانی را به دنبال داشت و از جمله جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده، او را «رهبری نادر» نامید که «جهان را امن‌تر ساخت».

آقای گورباچف شامگاه سه‌شنبه پس از یک دوره بیماری سخت و مزمن در سن ۹۱ سالگی در مسکو درگذشت.

جو بایدن در بیانیه‌ای گفت که گورباچف آینده‌ای متفاوت را تصور کرده بود و شجاعت آن را داشت که برای دستیابی به چنین آینده‌ای موقعیت خود را به خطر بیندازد. رئیس جمهوری ایالات متحده افزود: «نتیجه [چنین اقداماتی] یک جهان امن‌تر و آزادی بیشتر برای میلیون‌ها نفر بود.»

میخائیل گورباچف تقریبا تمام دو دهه آخر عمر خود رادر حاشیه سیاست گذراند و پس از اقدام روسیه در انضمام شبه‌جزیره کریمه به خاک خود در سال ۲۰۱۴ و نیز حمله نظامی این کشور به اوکراین به طور متناوب از کرملین و کاخ سفید درخواست می‌کرد که روابط خود را بهبود ببخشند.

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد نیز از گورباچف به عنوان سیاستمداری نام برد که مسیر تاریخ را تغییر داد و گفت که «او بیش از هر فرد دیگری تلاش کرد تا جنگ سرد به پایانی صلح‌آمیز بینجامد.»

بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا، اظهار داشت: «من همواره شهامت و درستی او برای پایان دادن به جنگ سرد را ستایش می‌کنم... در زمانه‌ای که پوتین به اوکراین تجاوز نظامی کرده، تعهد نامتزلزل او به باز کردن جامعه شوروی الگویی برای همه ما خواهد ماند.»

همچنین اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، از آقای گورباچف به عنوان «یک رهبر قابل اعتماد و مورد احترام» یاد کرد و اظهار داشت: «او نقشی حیاتی در پایان یافتن جنگ سرد و فرو انداختن پرده آهنین ایفا کرد. او راه را برای اروپای آزاد گشود ... این میراثی‌ست که ما فراموش نخواهیم کرد.»

آخرین رهبر اتجاد جماهیر شوروی چهره‌ای مورد احترام در غرب بود که گاهی با اسم مستعار و محبت‌آمیز گوربی از او یاد می‌شد. این احترام ناشی از کاهش تنش‌های هسته‌ای میان ایالات متحده و شوروی در دهه ۱۹۸۰ و بیرون آوردن اروپای شرقی از پشت پرده آهنین بود.

او در سال ۱۹۹۰ به خاطر مذاکره با رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، برای دستیابی به یک معاهده تاریخی هسته‌ای برنده جایزه نوبل صلح شد.

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» که از آغاز درگیری در اوکراین تاکنون، نه تنها بر شمار دروغ های شاخدارش درباره ی روسیه افزوده شده که گاه از هیچ و پوج خبری از تبهکاری های روسیه از خود در کرده یا با وارونه نمایی آنچه رخ داده و می دهد، گناه تبهکاری های نابخشودنی باند «نازی» فرمانروا بر اوکراین، نامور به «باندرا» و رژیم پوشالی و ابزار دست «یانکی» ها در آنجا را بگردن روسیه افکنده و می افکند.   نهم شهریور ماه ۱۴۰۱

بختی برای ویرایش این گزیده گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر

 

۱۴۰۱ شهریور ۷, دوشنبه

روندی که با شتاب رو به بدتر شدن می رود! ـ بازپخشش

تصویری از بشار اسد است و برگرفته ای از سخن وی که زمان و مکان و مناسبت آن روشن نیست («گوگل پلاس»).

با اینکه سخن وی درباره ی سیاست اهریمنی باخترزمین (کشورهای امپریالیستی) درست است، درباره ی خودش درست نمی گوید. وی رییس جمهوری موروثی در آن کشور است که کم و بیش با پنجه ی آهنین فرمانروایی نموده است. یکی از دلیل های پیچیدگی اوضاع در سوریه نیز همین بوده و هست. وی باید در روندی دمکراتیک که نیروهای دمکرات آن کشور دست بالاتری در سرنوشت کشورشان بیابند، کنار گذاشته شود. منظور از نیروهای دمکرات، نیروها و سازمان ها و حزب های توده ای سوریه است و نه آنچه کشورهای امپریالیستی زیر این عنوان ساخته و پرداخته اند.

به هر رو، هرچه بشار اسد زودتر از قدرت کنار رود یا از سوی نیروهای مردمی کنار گذاشته شود به سود خلق های سوریه خواهد بود و از پیچیدگی اوضاع درون و پیرامون این کشور خواهد کاست.

اگر کمی به جُستار بیش تر باریک شویم، همین اوضاع را در ایران نیز می بینیم که با آنکه هنوز در مرحله ی جنینی خود است در شرایط بدتر شدن اوضاع اقتصادی ـ اجتماعی یا چنگ اندازی نیروهای امپریالیستی و اسراییل با شتابی به مراتب بیش تر از سوریه پیش خواهد رفت و فروپاشی و تکه تکه شدن سرزمین ایران را در پی خواهد داشت. منظورم بگونه ای مشخص، حاکمیتی سراپا وامانده است که تنها و تنها در پی دستیابی به پایوری (تضمین) بقای خود از امپریالیست ها و در راس آن ها «شیطان بزرگ» است؛ حاکمیتی که از نظر درنوردیدن مرزهای خیانت و نابکاری نسبت به توده های تیره روز ایران، کارگران و زحمتکشان، زنان، جوانان و از همه مهم تر خلق های ایران زمین، رژیم بشار اسد را هم اکنون نیز پشت سر نهاده و شرایط بس بیمناک تری در سنجش با آنچه در سوریه می گذرد، برای آینده ی ایران رقم زده و خواهد زد.

 ب. الف. بزرگمهر    ٢٣ آذر ماه ١٣٩١

https://www.behzadbozorgmehr.com/2012/12/blog-post_2699.html

۱۴۰۱ شهریور ۳, پنجشنبه

آنچه در پس درگیری امپریالیست ها هر روز پررنگ تر و چشمگیرتر می شود ... ـ بازپخشش

در تارنگاشت وابسته به وزارت امور بیرونی «یانکی» ها درباره ی چالش های بازرگانی میان «یانکی» ها و چین از آن میان، آمده است:
«لیو هه، دستیار نخست‌وزیر و نماینده ی ویژه رییس‌جمهوری چین، هفته پیش برای گفتگو بر سر چالش های اقتصادی و بازرگانی میان ”پکن“ و ”واشینگتن“ به ”ایالات متحد“ سفر کرد. به گزارش ”خبرگزاری دولتی چین“، این سفر با درخواست بلندپایگان آمریکایی [بخوان: «یانکی»ها!] انجام شد.

آقای لیو، روز شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه به خبرنگاران گفت که دو طرف همداستان شده اند تا ”وارد جنگ تجاری نشوند و جلوی برقراریِ تعرفه‌های تازه بر ضد یکدیگر را بگیرند؛ آنچه برجسته ترین آروین گفتگوها بود“ ... دستیار نخست‌وزیر دولت چین، خشنودی خویش از سفر به واشینگتن را نشان داده و گفته‌ است که همداستانی های بنیادین، پیش‌تر میان ”دونالد ترامپ“ [بخوان: لات بی سر و پای «یانکی»!] و ”شی جین‌پینگ“ [بخوان: کاسه بشقاب فروش چینی!] بدست آمده بود.

در بیانیه ی منتشر شده از سوی ”ایالات متحد“ [بخوان: «یانکی»ها!] و چین در همان روز، گفته شده که این کشور، همداستانی خود با افزایش چشمگیر واردات کالا و خدمات از ”ایالات متحد“ را اعلام نمود. با این همه، خبرگزاری‌های ”آسوشیتدپرس“ و ”رویترز“ می‌گویند که در آن بیانیه از ۲۰۰ میلیون دلار۱ تراز بازرگانی منفی میان دو کشور سخنی به‌ میان نیامده است.»۲

با خود می اندیشم، در آنجا جنگ و ستیز اقتصادی بر سر تراز منفی ۲۰۰ میلیون دلاری (میلیارد دلاری؟) میان بزرگ ترین اقتصادهای جهان است. در کشور ما با اقتصادی ناتوان، حسن کوتول پفیوز، تنها در یک قلم، قراردادهای اقتصادی به ارزش ۱۸ میلیارد یورو۳ با ایتالیا دستینه نموده که بخش سترگی از آن نیز خرید کالاهای بُنجل و قراردادهای خدماتی را دربرمی گیرد که بسیاری از چنان خدماتی در خودِ ایران بخوبی انجام پذیر است! همانند چنین قراردادهایی با فرانسه، آلمان، انگلیس، سوییس، اتریش و دیگر کشورهای اروپایی و سایر جاها نیز بسته شده که بگمانم ارزش آن ها، رویهمرفته از ۲۰۰ میلیارد دلارِ یاد شده در بالا سر می زند. آنگاه «آقا بیشعور نظام» از «اقتصاد مقاومتی» داد سخن می دهد که شاید نمادی از آن، تصویرِ زن فروشنده ی بچه به کولی در جایی پرت و کم رهگذر باشد (تصویر پیوست)؛ اقتصادی دچار سخت ترین بیماری های مقاربتی۴ ؛ آن هم در شرایطی که دست شان ـ و نیز دستِ ایران! ـ زیر ساتورِ «قطعنامه فصل هفتم منشور سازمان نامور به ملت های یگانه» است. این بار نیز بگمان بسیار نیرومند، بند را به آب داده اند و آنچه در پس درگیری امپریالیست های اروپایی برای پاسداری از سفره ی گسترده و رنگین ایران با امپریالیست های «یانکی»، هر روز پررنگ تر و چشمگیرتر می شود، گونه ای بخش بندیِ زورگویی و بهره کشی برای به بند کشیدنِ باز هم بیش تر و همه سویه ترِ تار و پود اقتصاد و اجتماع و سیاست ایران اسلام زده و به بدبختی دچار شده است. با آنکه چنان جنگ و ستیزهای اقتصادی و سیاسی میان کشورهای امپریالیستی اروپایی و امپریالیست های «یانکی» از زمینه هایی درخور برخوردار است و حتا می تواند به درگیری های جنگی میان شان در آینده ای دورتر (نه نزدیک!) نیز بینجامد،۵ در زمینه ی برخورد با کشورهایی چون روسیه، چین و سایر کشورهای پیرامونی چون ایران، همه ی کلان سرمایه داران جهان در کالبد کشورهای امپریالیستی، دست در دست یکدیگر دارند و همچشمی های گرگ منشانه شان بس کمرنگ تر از آن است که بتوان از آن ها بر بنیادِ آنچه درست یا نادرست، «سیاست تراز (موازنه) منفی» نام گرفته، بهره برد. این، پنداری بیهوده است که هم اکنون نیز همه ی نشانه های خودفریبی و مردم فریبی را دربر دارد؛ زیرا افزون بر شمار نه چندان کمی از غول پیکرترین «کارتل» ها و «تراست» های سرمایه داری در زمینه های نفت و ترابری دریایی و امور مالی و بانکی که به پیروی از فرمان تازه ی لات بی سر و پای «یانکی» از قرارداد با رژیم تبهکار سگ مذهبان اسلام پیشه کناره می گیرند و خواهند گرفت، پهلوهایی از سخنان دوپهلوی سیاست بازان فریبکار اروپایی نشان می دهد که هیچگونه پایوری برای رژیم فرمانروا بر میهن مان در کار نیست و در آینده نیز نخواهد بود؛۶ حتا روسیه و چین نیز از دادن چنان پایوری سر باز زده اند. این ها هنوز به آرش اینکه کشورهای امپریالیستی بگونه ای بایسته برای سرنگونیِ رژیمِ آدمکشِ موش های اسلام پیشه سمتگیری نموده یا خواهند نمود، نیست؛ به این شَوَندِ ساده که چنین رژیمی، هم در زمینه های اقتصادی و هم در زمینه ی سیاست های دوربردی و راهبردی منطقه ای و جهانی، نقش بس سودمندی برای کشورهای امپریالیست برهبری «یانکی» ها بازی نموده و همچنان بازی می نماید. به یاری چنین رژیمی بود که آنچه «بنیادگرایی یهودی» («سیهونیسم») نام گرفته و هماوندی تنگاتنگی با رژیم سیهونستی اسراییل از آغاز پیدایش خود تاکنون دارد در گونه های ریز و درشت «بنیادگرایی اسلامی» کالبد و جان دیگری یافت و به نوبه ی خویش، زمینه ی باز شدن دوباره ی پای امپریالیست های کهنه و نو به منطقه را فراهم نمود. بکوشش چنین رژیم تبهکاری بود که جنبش های پایدارِ منطقه در برابر امپریالیست ها از جنبش های با گرایش های چپ گرفته تا جنبش های ملی، پارچه پارچه شده و سمت و سوی جنبش های کور و کورترِ هرج و مرج جویانه با جامه های گوناگون "اسلامی" بخود گرفتند.    

به باور من، برجسته ترین شَوَندِ زیر پا نهادنِ رسمی قراردادی که از همان نخست در دوره ی گماشتگیِ «برادر بَرَک حسین اوباما»، زیر پا نهاده شد و مُرد،۷ اوضاع بسیار بحرانی اجتماعی ـ اقتصادی و سیاسی ایران است که کشورهای امپریالیستی برهبری «یانکی» ها نیز ناگزیر به دیدن و بشمار آوردن آن هستند؛ ناگفته نگذارم که خیزش توده های مردم ایران در دی ماه سال گذشته، آن ها را نیز دستِکم به اندازه ی رژیم پوشالی «ایلخانان ولایت» ترساند.

با آنچه کوتاه و فشرده در بالا از آن یاد شد و هنوز برخی دیگر سویه هایِ جُستار را ناگفته نهاده ام، خود را در جایگاه راهنمایِ رژیم پوشالی دزدان اسلام پیشه یا «دولت زهدان اجاره ایِ» آن نشاندن و بر زبان راندن پند و اندرزهایی چون «... در این موقعیت بسیار خطیر، باید با بهره‌جویی از اختلاف‌نظر پنج امضا کنندهٔ دیگر برجام با دولت آمریکا به تلاش جدّی ‌برای حفظ و تداوم توافق برجام ادامه داد.»۸ در خوش بینانه ترین برخورد، نشان از خریّتی همه سویه دارد؛ گرچه، اینجانب با چنین خوش بینی که سر به خوش باوری کودنواری می زند به چنین گروهبندی های نادرستی نمی نگرم.

ب. الف. بزرگمهر    ۳۰ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۷


پی نوشت:

۱ ـ بگمانم سخن بر سر ۲۰۰ میلیارد دلار باشد که این تارنگاشت شلخته و ناپاسخگو، آن را ۲۰۰ میلیون دلار نوشته است.

۲ ـ برگرفته از گزارش «چین: واشینگتن و پکن توافق کرده‌اند درگیر جنگ تجاری نشوند»، تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، ۳۰ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۷ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی و نیز بازنویسی درخور از سوی اینجانب؛ برجسته نمایی های متن و افزوده های درون [] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

۳ ـ «با آغاز اجرایی شدن ”برجام“، میان ایران و ایتالیا قراردادهایی به ارزش ۱۸ میلیارد یورو دستینه شد که کمابیش پنج و نیم میلیارد یورو آن از آنِ ”صنعت فولاد“ بود. در بهمن ماه سال ۹۴ و همزمان با سفر حسن روحانی به رم، اعلام شد که قراردادی میان ایران [بخوان: رژیم سگ مذهب دزدان اسلام پیشه!] و شرکت ”دانیلی“ بسته شده که ”پرشین متالیک“ نام دارد و ارزش آن دو میلیارد دلار است [بی هیچ گمان گفتگو، راهی درخور برای پولشویی های کلان دزدان اسلام پیشه؛ شرکت هایی پوشالی و کارچاق کن!].

برگرفته از گزارش «یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های فولاد جهان همکاری با ایران را متوقف کرد»، تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، ۲۸ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۷ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی های متن و افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

۴ ـ همانا نزدیکی های جنسیِ پیامد نرمش های قهرمانانه پی در پی با «شیطان بزرگ» و همدستانش

۵ ـ «نکته ی دیگری را نیز در اینجا تنها اشاره می کنم؛ ولی به آن بیش تر نمی پردازم؛ نکته ای که به پندار من، در آینده نقشی برجسته تر در روند دگرگونی های سیاسی جهان خواهد یافت:
دگرگونی ناگزیر سیاست امپریالیست های یانکی و همدستان امپریالیست اروپایی باختری آن در رویارویی با تراز نیروهای نوپدید جهانی و از آن میان بویژه روسیه و سیاست های ماجراجویانه ی آن!

آیا چون روسیه تزاری، رژیم مافیایی کنونی آن کشور به همدستی و همیاری بیش تر در فرآیندهای جنگ جویانه و آماج های اهریمنی چیرگی بر کشورهای دیگر و به بردگی واداشتن خلق ها و ملت ها کشانده خواهد شد و نقشی پایور از سوی کشورهای امپریالیستی برای آن رژیم بدیده گرفته شده و برسمیت شناخته خواهد شد؟ آیا با افزایش تنش ها از آن میان، میان امپریالیست های ”یانکی“ در نقش سرکرده با امپریالیست های اروپای باختری، پدیداری پیشانی های سیاسی ـ نظامی تازه ای چون آنچه پیش از جنگ های جهانی نخست و دوم پدیدار شد و به جنگ فرارویید را گواه خواهیم بود؟

به پندار من، چه آن ماچه سگ بر سر کار آید، چه ”ترومپت پرهیاهو“، این جُستارها با برجستگی هرچه بیش تر در آینده رخ نموده و به میان خواهند آمد. جُستارهایی که نمودهایی نه چندان روشن از آن را در ستیزه های میان آن دو گواه بوده ایم.»

برگرفته از نوشتارِ «نکته هایی چند پیرامون گزینش میان سگ زرد و شغال در کشور ”یانکی“ ها»، ب. الف. بزرگمهر    ۱۸ آبان ماه ۱۳۹۵


۶ ـ «... رهبران اروپایی از آن میان، رییس‌جمهور فرانسه در روزهای گذشته گفته بودند که نمی‌توانند شرکت های اروپایی را به سرپیچی از قانون های تحریمی ”ایالات متحد“ یا سرمایه‌گذاری در ایران وادارند.»

برگرفته از گزارش «از تمهیدات کمیسیون اروپا برای حفظ برجام چه می‌دانیم؟»، تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» ۲۸ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۷ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۷ ـ بویژه در این زمینه، مزدورِ خبرچینِ «یانکی» ها: «سیّد از خرجسته» که جوهر آن قرارداد ننگین هنوز خشک نشده، آن را برای دستینه شدن از سوی «سازمان نامور به ملت های یگانه» به آنجا برد تا «قطعنامه فصل هفتم منشور» آن سازمان بکار گرفته شود، نقش شایان درنگی داشت.

۸ ـ برگرفته از «اعلامیۀ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران ـ ضرورت مبارزۀ مشترک و هماهنگ با سیاست‌های جنگ‌طلبانهٔ آمریکا و ارتجاع در منطقه» ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷

۱۴۰۱ مرداد ۳۱, دوشنبه

شایاترین جاها برای آغاز بازه ی زمانی دیگری از جنگ جهانی سوم

یادداشتی نیمه کاره جا مانده از چندین روز پیش

با آنکه همه ی نگاه ها به درگیری در اوکراین دوخته شده، سرزمین های پیشین یوگسلاوی همراه با سرزمین کُره شایاترین (مستعدترین) جاها برای آغازِ بازه ی زمانی (فاز) دیگری از «جنگ جهانی سوم» است که در کردار بگونه ای خزنده از سال ها پیش آغازیده است. آغاز آن را می توان از زمانِ زیر پا نهاده شدن چندین پیمان برجسته ی جهانی میان «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» و سپس روسیه در یکسو و امپریالیست های «یانکی» در سوی دیگر برای کاهش جنگ ابزارهای کشتار گروه های میلیونی و میلیاردی توده های مردم جهان (اتمی و ...) نشانه گذاری نمود که در دوره ی روی کار آمدنِ لات بی همه چیز «یانکی»: «دونالد ترامپ» با آفرینش و رونماییِ نیروی فرازمینی (فضایی) که زمینه های آن از سال ها پیش تر فراهم شده بود، شتاب بیش تری یافت و از کالبد خزنده به کالبدِ پرنده درآمد. این دوره با همه ی فراز و نشیب های خود، دیدگانِ روس ها، چینی ها، بسیاری از نیروهای با گرایش چپ و بگونه ای دربرگیرنده تر،توده های مردم جهان را بیش از پیش گشود* و رویهمرفته کمک بسیار بزرگی برای گرداندنِ سرِ خر سیاست هایی دوپهلو و همراه با زد و بند با امپریالیست های «یانکی»، انگلیسی و اروپای باختری با چشمداشتی ناروا و نادادگرانه بزیان کشورهای نامور به «پیرامونی» بسوی سیاستی بهتر سمتگیری شده بسود توده های کار و رنج در جهان نمود. یورش پیشدستانه ی روسیه به اوکراین، زمینه ی چرخشی بنیادین و شتابنده در این روند را فراهم نمود که همچنان با فراز و نشیب هایی از آن میان، ندانمکاری شگرف روسیه در برسمیت شناختن رژیم پوشالی و ابزار دست «یانکی» ها و انگلیس و بگفتگو نشستن های ناروا و بیهوده با آن** پی گرفته شده است. با این همه، بیم بازگشت به سیاست های گذشته با کوچک ترین واپس نشینی «یانکی» ها برای گرفتن آرایشی نو، هم در روسیه و هم در چین به این شَوَند که رویکردهای رهبری هر دو کشور بر بنیاد سیاستی استوار، پیگیر و باریک بسود نیروهای کار و رنج استوار نیست را نباید و نمی توان دستِکم گرفت. نمودهایی از دودلی و ناپیگیری و نیز کوشش هایی بیش تر زیرِجُلی برای رسیدن به همداستانی هایی نادرست و نابجا با امپریالیست ها در ماه ها و هفته های گذشته گواه آن است.

به هر رو، بایستگی پشتیبانی همه سویه از هر دو پیشانی یاد شده در بالا، نه تنها برجستگی کمتری در سنجش با اوکراین و تایوان ندارد که بویژه در درگیری های فزاینده میان «سِربستان» با همسایگان کنده شده از یوگسلاوی بکوشش سازمان دوزخی «ناتو» از برجستگی بیش تری برخوردار است. نباید فراموش نمود که اینجا از گذشته ای دور تاکنون، چنانچه دوره ی هستی یوگسلاوی را بدیده نگیریم، کانونِ آشوب های بزرگی در اروپا بوده است. برای آنکه نمونه ای روشن بدست داده باشم، برای هیچ و پوج نبود که یکی از تبهکارترین رهبران کشورهای امپریالیستی به نام «وینستون چرچیل» در گرماگرم «جنگ جهانی دوم» و درخواست های چندین باره ی رهبری «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» برای گشوده شدن پیشانی دیگری در باختر برای رویارویی با «آلمان نازی» که تا اندک زمانی پیش از آن، همه ی اروپای باختری و پیرامون آن را در چنگ داشت و بکوشش جانفشانه ی «ارتش سرخ» در آن بازه ی زمانی، ناگزیر به واپس نشینی تا مرزهای خود شده بود، بجای کرانه های فرانسه (یا دست بالا بلژیک) که از دیدگاه رزمی و سپاهیگری بهترین جا برای آغاز یورش گازانبری از هر دو سوی خاور و باختر بود، بر گشودن پیشانی تازه از سوی انگلیس و «ایالات متحد» در بالکان پا می فشرد!

از دید من با بدیده گرفتن بسیاری شَوَندها که در اینجا ناگزیر از کنار همه ی آن ها گذشته ام، هم اکنون و در آینده ی نزدیک با انگیزش امپریالیست های «انگلوساکسون» و همکاری تنگاتنگ آلمان، چشمِ پیدایش پیشانی تازه ای در بالکان را باید داشت؛ جایی که چنانچه جنگی تازه در آن درگیرد از زمینه هایی درخور برای گسترش مهارناپذیر به همه سو و کشانده شدن بسیاری کشورهای دیگر به آتش جنگی سهمناک برخوردار است؛ بالکان از دیدگاه تاریخی و جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک) سست ترین جا و به همین شَوَند، شایاترین بستر برای پیشبرد سیاست های تبهکارانه ی امپریالیست ها برهبری «یانکی» ها در رویارویی با شاخ های تازه ی روسیه و چین و همه ی جهان ستمدیده و زیر پا لگدمال شده است. امیدوارم برجستگی پشتیبانی همه سویه از «سِربستان» از سوی همه ی نیروهای پیشروی جهان بویژه چینی ها که می پندارم باید سیاست کنشگرانه تری در پیش گیرند، بدیده گرفته شده و به جامه ی کردار درآید. امیدوارم آن ها و دیگران، هر یک به فراخور توانایی خود، سیاست «کارگر  همبستگی جهانی» («انترناسیونالیسم پرولتری») را جایگزین سیاست های ملی گرایانه نمایند و چون زنجیری پیوسته به یکدیگر و ناگسستنی در برابر نخشه های اهریمنی هارترین دشمنان آدمی در روی این خورشیدگَردِ کوجک بایستند.

زنده و استوار باد همبستگی هر چه فزاینده ترِ همه ی خلق ها و ملت های ستمدیده ی جهان!

نابود باد امپریالیسم!

ب. الف. بزرگمهر   ۳۱ امرداد ماه ۱۴۰۱  

* ... اینکه چنین کارهایی تاکنون به انجام نرسیده از خوشباوری فرمانروایان در داد و ستدهای نان و آبدار با «یانکی» ها و «باهماد [سرمایه داران] اروپا»، سرچشمه می گرفت. با روی کار آمدنِ لات بی همه چیز «یانکی»: «دونالد ترامپ» که در کردار، کوبه های سنگینی به سرمایه داری امپریالیستی زد و چهره ی راستین آن را آشکارتر نمود، جای خود را به هشیاری بیش تر (بویژه چین) و بدبینی درخور داد؛ روندی که از دید من، ریشه دارتر خواهد شد.

برگرفته از پی نوشتِ یادداشتِ «نقشه ی دستگاه دیوانسالاری اهریمنی ات نگرفت؛ سُنبه پر زور بود»  ب. الف. بزرگمهر   ۱۱ اسپند ماه ۱۴۰۰ در پیوند زیر:

https://www.behzadbozorgmehr.com/2022/03/blog-post_78.html

** «این همان ندانمکاری بزرگی است که از آن می ترسیدم ...»  ب. الف. بزرگمهر   نهم اسپند ماه ۱۴۰۰

https://www.behzadbozorgmehr.com/2022/02/blog-post_7.html

«باید هر چه زودتر کار را با رژیم پوشالی اوکراین به فرجام رساند»  ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ اردی بهشت ماه ۱۴۰۱

https://www.behzadbozorgmehr.com/2022/05/blog-post_7.html

۱۴۰۱ مرداد ۳۰, یکشنبه

با بیش تر شدنِ دست ها، پته هایی که هر بار روی آب می آید کم تر توی چشم می زند

خبرنگار:
آیا با این رویکرد و گماشتن ناظر شرعی در هر شعبه ی بانکی،* گره دشواری های مالی نظام گشوده می شود و اختساد بانکی کشور بهبود می یابد؟ بگفته ی جنابعالی «شورای فقهی بانک مرکزی»، چهارمین سال خود را پشت سر می نهد. آیا این رویکرد از آنِ گذشته است یا بتازگی سرِ زبان نمایندگان مجلس افتاده است؟ و اگر چنین است، «اصلاح رفتار‌ها در تامین مالی متقاضیان تسهیلات و سود بانکی» و انجام مصوبات آن که در دستور کارتان قرار گرفته تا هنگامِ گماشتن ناظر شرعی در فرجام کار که به آن اشاره کردید تا کی بدرازا خواهد کشید؟

مِهتَر «شورای فقهی بانک مرکزی» و هموند «مجمع تشخیص مصلحت نظام سگ مذهب»:
لابد شنیده اید که ماهی را هر وخت از آب بگیری، تازه است؟** ما باید خو بگیریم که بجای دیدن نیمه ی تهی لیوان، نیمه ی پر آن را نگاه کنیم و خوش بین باشیم. درباره ی گره گشا بودن گماشتن ناظر شرعی، اگر راستش را بخواهید، پاسخم منفی است! ولی، چنین رویکردی دستکِم این خوبی را دارد که با بیش تر شدنِ دست ها، پته هایی که هر بار روی آب می آید به بزرگی پیش نیست و کم تر توی چشم می زند؛ بدین سان، سر نخ ها آسوده تر گم و گور می شوند. این بخشی از کارآموزی برادران پس از دست بکار شدن شان است که انشاء الله روحانیت را بیش از پیش درگیر چالش ها نموده از وابستگی سنتی شان به گرفتن خمس و زکات می کاهد.

ب. الف. بزرگمهر   ۳۰ امرداد ماه ۱۴۰۱

* «با توجه به نبود دستگاه نظارتی بر بانک‌ها و شعب آنها، رویه‌ها و داد و ستد وجوه طی این سال‌ها بسیار نامناسب است؛ زیرا از این طریق، مطابق بودن یا نبودن کار بانک‌ها و شعب با شرع مشخص می‌شود. خوشبختانه با روی کار آمدن جناب آقای دکتر صالح‌آبادی و عزم ایشان مبنی بر این‌که نظام بانکی را اصلاح کند، ابعاد مختلف که یک بُعد آن هم بُعد شرعی است، مورد توجه قرار گرفت. بر همین اساس با تشکیل شورای فقهی بانک مرکزی که چهارمین سال خود را پشت سر می‌گذراند، انتظار می‌رود شاهد اصلاح رفتار‌ها در تامین مالی متقاضیان تسهیلات و سود بانکی باشیم. البته انجام این کار نیازمند مصوباتی است که بخشی از آن، پیش از این در شورای فقهی بانک مرکزی به نتیجه رسیده و بخش دیگر در در دستور کار قرار دارد. علاوه براین، باید توسط شورای پول و اعتبار به دستورالعمل تبدیل و به سوی بانک‌ها ابلاغ شود که پس از این مرحله به ناظر نیاز خواهد شد. ناظر هم مطابق دستورالعمل و ꞌچک‌لیستیꞌ که در اختیارش قرار می‌گیرد، کار نظارت را انجام می دهد. افرادی که به عنوان ناظر تعیین می‌شوند باید یک دوره آموزشی بگذرانند ...»

از گفته های مِهتَرِ «شورای فقهی بانک مرکزی» و هموند «مجمع تشخیص مصلحت نظام» به نام «غلامرضا مصباحی مقدم» در گفت و گویی رسانه ای درباره گفتگوهای درگرفته در «مهستان فرمایشی نظام خرموش پرور» پیرامونِ آنچه «ناظرین شرعی در بانک ها» نامیده شده است. (برگرفته از «آفتاب»  ۳۰ امرداد ماه ۱۴۰۱)

** این هم یکی دیگر از زبانزدهایی است که در نظام دزدسالار اسلام پیشگان، آرش و مانش پیشین خود را از دست داده است.

۱۴۰۱ مرداد ۲۹, شنبه

تندیسی او را باید! تندیسی به همان برازندگی منش استوار و پایدار وی ـ بازپخشش

سرهنگ عزت الله سیامک، آدمی از تراز نو و شرف مردم آزاده ی ایران، در دادگاه تجدید نظر نظامی رژیم کودتایی شاه گوربگور شده!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۴ خرداد ماه ۱۳۹۶

https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/06/blog-post_65.html


آنگونه می نگری که می زی! ـ بازپخشش

نوشته ای است به عنوان «لذت زندگی» که گویا از یکی از داستان های «پائولو کوئیلیو» برگرفته شده است:
«دو میمون روی شاخه درختی نشسته بودند و به غروب خورشید نگاه می کردند.

یکی از دیگری پرسید: چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر می کند؟

میمون دوم گفت: اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم، مجالی برای زندگی نمی ماند. گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی که در اطرافت می بینی، لذت ببری ...

میمون اول با ناراحتی گفت: تو فقط به دنبال لذت زندگی هستی و هیچ وقت نمی خواهی واقعیت ها را با منطق بیان کنی !

در همین حال هزار پایی از کنار آنها می گذشت..

میمون اول با دیدن هزارپا از او پرسید: هزارپا، تو چگونه این همه پا را با هماهنگی حرکت می دهی؟

هزارپا جواب داد: تا به امروز راجع به این موضوع فکر نکرده ام؟!

میمون دوم گفت: خوب فکر کن! چون این میمون درباره ی همه چیز توضیح منطقی می خواهد!

هزار پا نگاهی به پاهایش کرد و خواست توضیحی بدهد:
خوب اول این پا را حرکت می دهم؛ نه، نه. شاید اول این یکی را. باید اول بدنم را بچرخانم ...

هزار پا مدتی کوشید تا توضیح مناسبی برای حرکت دادن پاهایش بیان کند؛ ولی هرچه بیشتر می کوشید، ناموفق تر بود. پس با ناامیدی کوشید راه خودش را پی گیرد؛، ولی متوجه شد که نمی تواند.

با ناراحتی گفت: ببین چه بلایی به سرم آوردی؟! آنقدر کوشیدم، چگونگی حرکتم را توضیح دهم که راه رفتن یادم رفت!

میمون دوم به اولی گفت: می بینی؟!هنگامی که می کوشی همه چیز را توضیح دهی، اینگونه می شود! سپس، دوباره به غروب آفتاب خیره شد تا از آن لذت ببرد... پائولو کوئیلیو»

از «گوگل پلاس» با ویرایش درخور بویژه در نشانه گذاری ها از سوی اینجانب: ب. الف. بزرگمهر

آقای کم و بیش جا افتاده ای که گویا گلویش نیز بفهمی نفهمی پیش خانم نویسنده ی یادداشت بالا گیر کرده و بهانه ای برای خودنمایی می جوید، چنین می نویسد:
«سلام ... خانوم. صبح شما به خیر. خدا میدونه بدون اغراق و مداهنه میگم که این متن، جوهر طرز زندگی، چگونگی تفکر و ادراک و احساس و بینش ما رو در هیات یک تمثیل زیبا بیان کرده. کاملا درسته.

سهراب سپهری هم با خط بطلان کشیدن بر روی شناختهای عقلانی و منطق عقلانی که به شدت نیازمند تجزیه و تحلیل و توضیحه گفته:
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ
شناور باشیم!

سهراب حتی در لحظه ای که داره شعر میگه و میخواد زندگی رو تعریف کنه در همون لحظه از درختی که محو تماشای اون بوده یک سار می پره و سهراب ، تعریف زندگی رو پیدا میکنه و میگه:
زندگی یعنی...
یک سار پرید!

بله. زندگی رو باید زیست؛ نه تفسیر و تحلیل کرد. در لحظه زیستن، یعنی آماده بودن بر ای مواجهه با هر حادثه غافلگیر کننده ای. اما متاسفانه بشر اسیره ! اسیر ذهن و منطق عقلانی! و برای رهایی از این قفس تنگ و فرو شکستن همه پیش فرضها و پیش زمینه های ذهنی و موهوم باید مومنانه و سرسختانه تلاش کنه. رسیدن به همچین نگاه و ادراک زلالی، کار آسونی نیست؛ ولی اگر انسان واقعا بخواد به این مرتبه از ادراک برسه و زیبایی حیات را بی واسطه کلمات و تعقل متداول درک کنه، می تونه موفق بشه؛ چون این توانایی بالقوه در ما هست و فقط باید با یک تحریک شدید و کوبنده، فعال بشه. ممنون از پست زیبای شما ... مثل همیشه گل کاشتی ... عزیز. روزت خوش و روزگارت نیلوفری.» و در یادداشتی دیگر می افزاید:
«... عزیز!

تو هرجور که دوست داری میتونی منو صدا کنی؛ چون اصل کاری همون صدا کردنه! تو دنیایی زندگی می کنیم که آدم ها منتظرن، دیگران صداشون کنن و حتی نمیخوان صدای محبوبشون را هم تمنا کنند! ولی سهراب به ارزش حیاتی صدا کردن دیگری پی برده و گفته:
صدا کن مرا

صدای تو خوب است...

ممنون از صفا و صمیمت و درک و محبتت مهربان بانو.»

از «گوگل پلاس» با اندکی ویرایش در نشانه گذاری ها از سوی اینجانب: ب. الف. بزرگمهر

خنده ام گرفته است؛ از همه چیز ... به شوخی و جدی می نویسم:
«ناگفته نماند که این آقای پایولو کوییلو که گویند بسیاری جستارهای نوشته هایش را از مولانای ما کش رفته، این داستان را هنگامی نوشته که کتاب هایش فروش خوبی داشته اند و کم کم شروع کرده است جور دیگری به جهان نگریستن!»

خانم نویسنده ی یادداشت، برایم می نویسد:
«سلام آقا بهزاد ... ممنون از كامنت تان ... این كامنت باعث می شه برم و بیشتر در مورد نوشته های پائلو كوئیلو مطالعه كنم»

از اینکه در اندیشه ی کار بیش تر افتاده، خرسند می شوم و پاسخ می دهم:
بسیار کار خوبیه! ولی این جمله ی جالب را نه به عنوان «کلمات قصار» که من از همه ی آن ها متنفرم که به شکلی پویا و دینامیک به خاطر بسپارید؛ از مارکس است؛ ولی کلمات قصاری که گویا در زمان مانند قندیل هایی یخ بسته آویزانند، نیست:
«این هستی آدم هاست که شعور اجتماعی شان را تعیین می کند و نه برعکس!»

این گفته درباره ی همه آدم ها صدق می کند و کسی را از آن گریزی نیست؛ حتا کسانی که آن را خوب درمی یابند نیز ناچارند، زندگی شان را دگرگون کنند؛ وگرنه خود به یکی از آن قندیل ها دگردیسه می شوند که در لحظه ای از دوران زندگی خود یخ بسته و دیگر پیشرفتی نداشته اند.

با آرزوی کامیابی برای شما!

ب. الف. بزرگمهر    ۲۷ مهر ماه ۱۳۹۲

https://www.behzadbozorgmehr.com/2013/10/blog-post_7425.html

خوب! جز شیرینی خورانِ آشتی، چیز دیگری بر جای می ماند؟!

بحمدلله جای نگرانی نیست؛ ما خودمان به تنهایی یکی از این نهادها هستیم: «نهادِ علی بابا»!* اینجوری بهتر است؛ کم تر توی چشم می زند و انشاء الله سر و ته دشواری های مان هم خواهد آمد. شکم خودمان هم که خوب کار نمی کند، اگر خدا بخواهد، باز خواهد شد. نمی شود که بخوری، ولی نتوانی برینی؛ هر دو لازم و ملزومِ یکدیگرند. «چهل دزد بغداد» هم که در این چهل سال و اندی، شمارشان در ولایت مان ماشاء الله روز بروز افزایش یافته نیز به نان و نوای بیش تری خواهند رسید. ریز و شپش کارشان را هر کدام خود دانند و ما به آن کاری نداریم. نمی شود که روی ریسمان الهی همه از سر و کول هم بالا بروند؛ بیم پاره شدن آن می رود و خودمان هم که بالایِ بالای آن آویزانیم، کَاَنَّهُ پرت خواهیم شد. خوب! جز شیرینی خورانِ آشتی، چیز دیگری بر جای می ماند؟!

از زبان «کیر خر نظام خرموش پرور»:  ب. الف. بزرگمهر   ۲۹ امرداد ماه ۱۴۰۱

* پیشنهادی که «باهماد اروپا» درباره ی از نو زنده نمودنِ  بده بستان هسته ای با ایران [بخوان: رژیم دزدسالار فرمانروا بر ایران!] در «گفتگوهای ویَن» بگردن گرفت، از میان برداشتن بی درنگ راهبست (تحریم) های ۱۶۰ نهاد (entitiy) ایرانی، دربرگیرنده ی بانک ها در برابر کاهش گام بگامِ تراز کنش های هسته ای «تهران» را دربر دارد.

برگردانِ گزیده گزارشی برگرفته از «آرتی» به تاریخ  ۲۸ امرداد ماه ۱۴۰۱ به یاری «گوگل» (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی های بوم و افزوده های درون [ ] نیز همه جا از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

۱۴۰۱ مرداد ۲۶, چهارشنبه

بارون بارون

بارون بارون بارونه هِی

دستته وِ دستم چش انتظارم هِی

گل باغَمی تو چش و چراغَمی تو

امشو اول بهاره موقعه ی کشت و کاره

گل باغمی تو چش و چراغمی تو

بارون بارون بارونه هِی

دستته وِ دستم چش انتظارم هِی

گل باغَمی تو چش و چراغَمی تو

امشو اول بهاره موقعه ی کشت و کاره

گل باغمی تو چش و چراغمی تو

برگرفته از «تلگرام» ۲۶ امرداد ماه ۱۴۰۱

ویدئوی پیوست: بارون بارون



۱۴۰۱ مرداد ۲۵, سه‌شنبه

ما همگی باید از «قانون جنگل» پیروی کرده و آن را پاسداریم

پسر جان! این بچه بازی ها که تا دقیقه ی ۹۰ کار را کش می دهید و سپس هول هولکی همه چیز را می پذیرید، کنار بگذار!* آمد و نیامد دارد و یکبار می بینی به هر شوندی دیر می کنی و باید با گردن کژ پیش مان بیایی تا کار بیخ پیدا نکند. ما همگی باید از «قانون جنگل» پیروی کرده و آن را پاسداریم تا هر کس جایگاه خود را بشناسد و پایش را فراتر از گلیم خود دراز نکند. خوب! پیش تر ها «شیر» فرمانروای بی چون و چرای جنگل بود و همه ی جک و جانوران ریز و درشتِ دیگر ناچار به فرمانبرداری از او بودند. با پیروزی «بلشویک» ها در روسیه، شیر جایگاه خود را رفته رفته از دست داد و با کمرنگ شدن «قانون جنگل» پس از «جنگ جهانی دوم» از آن شکوه و یال و کوپال چیزی بر جای نماند؛ ولی زمانی دراز نگذشت که «گاومیش» جایگزین «شیر» شد و با آنکه از آن شکوه و ترسناکی و نوای تُندرآسا برخوردار نیست؛ ولی شاخ های بسیار تیز و نیرومندی دارد و از شیر ناآرام تر است. شما که بگفته ی رهبرتان، «نرمش قهرمانانه» را آزموده اید؛ نمی خواهید که کون تان را با شاخ وی در اندازید؟! فرجام (آخر و عاقبت) خوبی ندارد.   

پند و اندرز «شغال اروپایی» با لبخندی دورویانه به «کودک خردسال نظام»:  ب. الف. بزرگمهر   ۲۵ امرداد ماه ۱۴۰۱

* ایالات متحده می گوید تنها در صورتی توافق هسته ای ایران را تمدید خواهد کرد که تهران از خواسته های "خارجی" خود دست بردارد

ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا روز دوشنبه اعلام کرد که ایران باید برخی از مواضع خود در قبال شرکای پیمان را کنار بگذارد، اگر می‌خواهد برنامه جامع اقدام مشترک را احیا کند و تاکید کرد که تهران «خواسته‌های غیرقابل قبول بیشتر را که فراتر از محدوده برجام است» کنار بگذارد.

پرایس گفت که ایالات متحده پاسخ خود را به نسخه "نهایی" متن توافق ارائه شده توسط اتحادیه اروپا به صورت خصوصی ارائه خواهد کرد.

... پاسخ تهران به آخرین پیش نویس متن، دوشنبه شب درست پیش از ضرب الاجل تعیین شده از سوی بروکسل به جوزپ بورل، نماینده ارشد اتحادیه اروپا تحویل داده شده است.

متن نهایی ارائه شده توسط مذاکره‌کنندگان اتحادیه اروپا شامل این الزام است که ایران به سؤالات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی «با هدف شفاف‌سازی آن‌ها» پاسخ دهد؛ در ازای اینکه سایر طرف‌های توافق به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی توصیه کنند که تحقیقات ۲۰۱۹ در مورد کشف این موضوع را کنار بگذارد: ذرات اورانیوم در مکانی که قبلاً به عنوان یک سایت هسته ای اعلام نشده بود.

در حالی که ایران از ماه مارس تلاش کرده بود بخش تحقیقاتی مذاکرات را به پایان برساند، ایالات متحده و اتحادیه اروپا قبلاً استدلال کرده بودند که نمی توانند از طرف آژانس بین المللی انرژی اتمی مذاکره کنند و اصرار داشتند که این یک موضوع جداگانه و غیر مرتبط با برجام است. رافائل گروسی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی متعهد شده است تا زمانی که ایران توضیح ندهد اورانیوم از کجا آمده و اکنون کجاست، تحقیقات را متوقف نخواهد کرد.

تا همین اواخر، ایران همچنین خواستار آن بود که هرگونه احیای توافق هسته‌ای شامل حذف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی توسط آمریکا شود. در حالی که گزارش شده است که واشنگتن در حال بررسی این خواسته بود، آنها در ازای آن امتیازات مربوط به امنیت را می خواستند و در نهایت تصمیم گرفتند که واحد نظامی را در لیست سیاه نگه دارند.

برگردان گزیده گزارشی برگرفته از «آرتی» به تاریخ  ۲۴ امرداد ماه ۱۴۰۱ به یاری «گوگل» (بختی برای ویرایش این گزیده گزارش نداشتم.  برجسته نمایی های بوم نیز همه جا از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

... و سهم او که در آن بالا جا خوش کرده، چه اندازه است؟

اگر گواهمندیِ آن نماینده ی فرمایشی خیمه و خرگاه نظام* را برای رو به نابودی رفتنِ ایران در هر زمینه ای از آب و هوا و خشکسالی و سیلاب های پی در پی و کمیاب شدن بلدرچین گرفته تا تنگدستی و روسپیگری در میان توده های مردم و تبهکاری های گسترده ی مالی و پولشویی و تَنگسالی (قحطی) و الی ماشاء لله هر چیز دیگر بکار گیریم به چه برآیندی خواهیم رسید؟ بله، درست دریافتید: آن ۵⸓ نیز کم و بیش از میان برداشته می شود و گناه همه ی نادانی ها، نابکاری ها و تبهکاری ها بگردن توده های میلیونی مردمِ ایران است؛ شَوَندِ آن نیز پیشاپیش روشن است؛ زیرا نه فرهنگ دارند؛ نه از «علم آخوندی» چیزی سرشان می شود و نه ذَرّه ای بصیرت که راه را از چاه بشناسند؛ و سهم او که در آن بالا جا خوش کرده، چه اندازه است؟ «استغفرالله رَبّی و اَتوب اَلیه»! زبان بدهان بگیر و هیچ مگو! این ها که گفتی و نوشتی در برابر کاریای سترگی که وی بر دوش دارد، خرده ریزی بیش نیست. الله وی را برای پند و اندرزگویی به مومنین و غیرمومنین و راهنمایی بسوی «جهان باقی» در «مقام مُعَظّمِّ رهبری» نشانده و اگر هر از گاهی «خدا قُوَّت» نیز بر زبان می آورد، روی سخنش با شما نیست.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۵ امرداد ماه ۱۴۰۱

* محمد مولوی در جلسه علنی امروز مجلس و در جریان بررسی گزارش کمیسیون عمران در خصوص فروریزش ساختمان متروپل آبادان بیان کرد: حادثه متروپل لکه سیاهی در مدیریت ساخت و ساز و مدیریت شهری کشور است. مدیرانی که به جای تعهد به قانون و مردم به فرد و حزب و ریاست متعهد شدند این حادثه را رقم زدند. در گزارش کمیسیون عمران به طور دقیق به علل وقوع این حادثه اشاره نشد. در این گزارش شخص مجرم و متخلف معرفی نگردید. این گزارش‌ها بعد از حادثه به درد هیچ جایی نمی خورد. مردم امروز داغدار هستند و این گزارش دردی از آن‌ها دوا نمی‌کند.

وی در ادامه اظهار کرد: مسئولان و دستگاه‌های نظارتی باید جست‌وجو کنند چه کسانی در وقوع این حادثه نقش داشتند؟ حتی اگر مشخص شود که بنده نیز سهمی داشتم باید با من برخورد شود.

نماینده مردم آبادان در مجلس تصریح کرد:
آنچه که امروز پیداست گویا ۹۵ درصد، مردم آبادان و جانباختگان مقصر هستند و تنها ۵ درصد، سهم مسئولان است. ما انتظار داشتیم گزارشی دقیق‌تر ارائه گردد که موارد استنکاف از قانون نیز در آن مشخص باشد. همچنان بعد از گذشت دو ماه از این حادثه مشکلات پابرجاست. بخشی از این مشکلات به وجود ناهماهنگی در سازمان منطقه آزاد اروند بازمی‌گردد. چرا زمانی که یک متر آسفالت انجام می‌دهند صدها عکس منتشر می‌کنند اما امروز که ۴۳ نفر از هم‌وطنان‌مان در زیر آوار جان باخته‌اند پشت میزهای مدیریتی خود نشسته‌اند.

مولوی تأکید کرد: تسهیلات حمایتی که قرار بود به مردم ارائه دهند کجاست؟ افراد را بیچاره کردند. کسبه خیابان امیری نابود شده‌اند. منطقه آزاد اروند مردم آبادان را آزار می‌دهد. استمرار مدیرعامل منطقه آزاد اروند براساس استعلامات گرفته شده غیرقانونی است و باید تغییر کند.

برگرفته از «ایسنا»   ۲۵ امرداد ماه ۱۴۰۱

بختی برای ویرایش گسترده ی این گزارش نداشتم.  برجسته نمایی های بوم نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر

۱۴۰۱ مرداد ۲۴, دوشنبه

قانون های شتری در پهنه ی آزمون! ـ بازپخشش

امروز رفتم بیمه میگم اگه ترمزم برید، سرپایینی هم بود، سمت راست دو تا آدم ایستاده بودن و سمت چپ یه پورشه بود چیکار کنم؟

گفت خوب معلومه بزن به دو تا آدما چون دیه شون رو بیمه میده؛ ولی اگه بزنی به پورشه، بیمه فقط ۵ میلیون میده، بدبخت میشی!

از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش درخور از اینجانب؛ برنام از آنِ من است.    ب. الف. بزرگمهر

https://www.behzadbozorgmehr.com/2015/05/blog-post_89.html

ماشین های جوجه کشی اسلام! ـ بازپخشش

ب. الف. بزرگمهر  ۲۵ اردی بهشت ماه ۱۴۰۰

https://www.behzadbozorgmehr.com/2021/05/blog-post_16.html 

زیرنویس ویرایش شده ی پرتور از سوی ب. الف. بزرگمهر ـ برگرفته از «اسپوتنیک»:
مسلمانان در نیایش جشن نامور به «فِطر» در «کانون اسلامی لوکزوما» (اندونزی)



۱۴۰۱ مرداد ۲۳, یکشنبه

داده ای نویدبخش، نه تنها برای روسیه و چین که برای همه ی جهان لگدکوب شده از سوی امپریالیست ها

این داده ای نویدبخش برای آینده، نه تنها برای روسیه و چین که برای همه ی جهان لگدکوب شده از سوی امپریالیست هاست؛۱ هرچه فزاینده تر باد! امپریالیست ها و بویژه «یانکی» ها و برادران «انگلوساکسون» شان در آن آبخستِ بزرگِ کناره ی اروپا، چشم دیدن چنین هماوندی ها و گسترش هر چه بیش تر آن را ندارند. امیدوارم هماوندی های میان آن دو کشور بزرگ و نشانه گذار بر جهان، همراه با گسترش بیش تر از ژرفای درخور و هر آن فزاینده تری نیز برخوردار شده، نه تنها پهنه ی «توژی»۲ و «کاسه بشقاب فروشی» میان یکدیگر که پهنه ی های دیگر چرخه های اختسادی و دورپیمایی فرآوری هازمانی۳ را نیز دربرگیرد که بخودی خود و در روندی گام بگام، نیازمند در هم تنیده شدنِ هر آن بیش تر و یکپارچه شدنِ تار و پود آن چرخه در همه ی کشورهای هموند با یکدیگر بگونه ای است که در فرجامِ کار به خودپویی (autodynamism) بینجامد. همین جُستار که در اینجا تنها به اشاره ای کوتاه به آن بسنده نمودم،۴ در زمینه ی همکاری های گسترده تر در چارچوب «بریکس»، «پیمان شانگهای» و سایر پیمان های اختسادی ـ سیاسی میان این دو کشور و کشورهایی چون هند، برزیل، «آفریکای جنوبی» و دیگر کشورهایی که در آینده به آن ها خواهند پیوست نیز خود را نشان خواهد داد؛ رخنمون هایی با پیچیدگی های بیش تر سیاسی یا باریک تر: جغرافیایی ـ سیاسی (ژئوپلیتیکی) و ناهمتایی (تضاد) های درونی از آن هم پیچیده تر در همجوش های نیم بند اختسادی که از ساختاری درست و درمان برخوردار نیستند.

بدین سان، آنچه چندی پیش درباره ی آفرینش هماوندی های جهانی دادگرانه در چارچوب یکی از پیمان های یاد شده در بالا بر زبان «ولادیمیر پوتین» رانده شد، تنها با چنین رویکردی آگاهانه و پیاده نمودن آن در روندی گام بگام، جامه ی کردار بخود خواهد پوشید؛ وگرنه، پس از چندی یا از سوی پیمان های اختسادی ـ سیاسی امپریالیست ها با کشورهای ریز و درشت دنباله روی شان که بر بنیاد کلان سرمایه های امپریالیستی (کارتل ها و تراست ها و ...) پای گرفته و با همه ی زمینگیری آن، همچنان از خودپویی نسبی برخوردار است، در خود گواریده شده یا بر بنیاد افزایش و گسترش ناهمتایی های درونی چنان همجوش های نیم بندی با سرکوب از میدان گردش اختسادی جهان بیرون رانده شده و نابود خواهند شد؛ افزون بر آنکه چنان همکاری هایی، هر اندازه نیز که در چارچوبِ این یا آن پیمانِ نام برده در بالا گسترش یابند، افزایشِ بیش از پیشِ همچشمی های گرگ منشانه ی اختسادی ـ سیاسی در چارچوب سرمایه داری امپریالیستی را در پی داشته و فرارویی به جنگ جهانی دیگری که از توان نابودی این خورشیدگَردِ کوجک برخوردار است را ناگزیر خواهد نمود.

آنچه آوردم، اشاره به چشمِ اسفندیار چنان همکاری هایی است که چنانچه هر چه زودتر درونمایه ای روشن یابد و از آماجی دورنگرانه که در چارچوب سیاستِ کاسه بشقاب فروشی نمی گنجد، برخوردار شود بسود روسیه، چین و همه ی جهانِ کار و رنج خواهد بود. برای من، روشن تر از روز است که چنان رویکردی بدون سمتگیری های همه سویه ی اختسادی ـ سیاسی به سوی سوسیالیسم یا همانا سمتگیری سوسیالیستی با بن بست روبرو خواهد شد.

 ب. الف. بزرگمهر    ۲۳ امرداد ماه ۱۴۰۱

پی نوشت:

۱ ـ داد و ستد روسیه و چین به فرازگاهِ (نقطه عطف) بزرگی می رسد

نماینده سیاسی «پکن» در مسکو، روز آدینه ی گذشته، گفت که هماوندی های اختسادی روسیه و چین با همه ی روز و روزگار دشوار جهانی، رویش پایداری نشان می دهد و پیش بینی کرد که داد و ستد شاید در سال کنونی به ۲۰۰ میلیارد دلار برسد. وی با گواه گرفتنِ داده های گمرک چین گفت:
در هفت ماه نخست سال، داد و ستد «پکن» و «مسکو» ۲۹⸓ افزایش یافت و به ۹۷/۹۱ میلیارد دلار رسید.

وی با اشاره به زمینه های گوناگون دانشورانه و فنی میان دو کشور افزود:
همه این ها پایه ای نیرومند برای همکاری های بازرگانی و اختسادی برای رسیدن به ترازی تازه است.

برگردان گزیده گزارشی برگرفته از «آرتی» به تاریخ ۲۲ امرداد ماه ۱۴۰۱به یاری «گوگل» (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب:  ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ توژی واژه ی کهن ایرانیِ است که گویا همچنان در افغانستان کاربرد دارد. این واژه بدرازای زمان، دگردیسه شده و با افزوده شدن «ع» عربی به آن و جایگزینی «ز» بجای «ژ» به کالبدِ عربی نمای «توزیع» درآمده و کاربرد بسیار ناشایستی در زبان پارسی یافته است. با بدیده گرفتن کاربرد کنونی آن در اینجا و آنجای پهنه ی آریانا از آن میان، گویا در زبان «پشتو»، هیچگونه شوندی مَنتیکی (منطقی) برای کاربرد آن واژه ی عربی نما در پارسی نیست و می توان و باید همان «توژی» را بکار برد.

۳ ـ فرآوری هازمانی (به آرشِ گسترده ی آن)، دربرگیرنده ی فرآیندها و روندهای «فرآوری» به آرش ویژه ی آن، «داد و ستد»، «ترابری کالا»، «توژی» و «کاربری» (مصرف) است که فرآوری کالا بنیاد آن را می سازد؛ بگونه ای که بدون بدیده گرفتنِ آن، پژوهش هماوندی های فرآوری به آرشِ گسترده ی آن از آرش و مانشی دانشورانه برخوردار نیست.

۴ ـ افزون بر آنکه پرداختن بیش تر به این جُستار در چارچوب این یادداشت نمی گنجید، بخت و شکیبایی بسنده برای انجام آن را نداشتم و بگمانم در آینده نیز نخواهم داشت. با این همه، کار پژوهشی خوب سمتگیری شده ی دانشورانه در این باره را به همه ی رفیقانِ چپ راستین بویژه جوان ترها سپارش می کنم.  ب. الف. بزرگمهر

۱۴۰۱ مرداد ۲۲, شنبه

برای چه دست روی دست گذاشته و این پا آن پا می کنیم؟!

من دارم آتش می گیرم. برای چه دست روی دست گذاشته و این پا آن پا می کنیم؟! همه ی کوششم با این همه راه رفته به تایوان بر باد رفت. کونم بیش تر از این می سوزد که چینی ها در تله ای که برای شان کار گذاشته بودیم، نیفتادند و بجای آن، هم با رزمایش چندین روزه پیرامون آن آبخست و برُخ کشیدن نیروی رزمی شان بریشِ همه مان خندیدند و هم به آماج های سیاسی خود دست یافتند. ما باید هر چه زودتر و به هر بهانه ای جنگ با روس ها و چینی ها را بیاغازیم.

از زبان این زنکِ آتش افروزِ:  ب. الف. بزرگمهر   ۲۲ امرداد ماه ۱۴۰۱



برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!