«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ آبان ۱, یکشنبه

ما کار را از همانجا پی می گیریم که گاومیش و گروهش به پایان خواهند رساند ـ بازپخشش

سرانجام گاومیش را بزانو درآوردیم؛۱ ولی دل تان را برای هیچ و پوچ ساوُن۲ نزنید. با روی کار آمدن گروهبندی من، نه برای شما کودن ها که در پیشبرد سیاست های منطقه ای و جهانی مان، خواسته یا ناخواسته، کمک های شایانی از گذشته تاکنون نموده اید و نه برای روس ها، چینی ها و هر شاخ دیگری در جاهای دیگر جهانی که هر روز کوجک تر و تنگ تر می شود، چیزی زیر و رو نخواهد شد. ما کار را از همانجا پی می گیریم که گاومیش و گروهش به پایان خواهند رساند؛ ولی این به هیچ رو پایان روندی نیست که پس از فروپاشی اردوگاه دشمن دیرینه مان جان تازه ای گرفت و با همه ی نیرو به پیش برده شد. ما همه ی زمینه های جنگی فراگیر را از هر باره آماده نموده ایم تا بهنگام خود که چندان دور نیز نیست، کار را برای همیشه بسود خود یکسره کنیم؛ این واپسین بخت ما برای پاسداری از سروَری مان بر جهان و زنده ماندن است. ما می دانیم که هر یک از آن کشورها به این یا آن انگیزه ی شاید نیکخواهانه و آرزوهایی زیر پوششِ هایی فریبنده چون «ارزش های همگانی»۳ هر از گاهی دستِ یاری و همکاری بسوی ما دراز کرده و می کنند. ما در بازه ای از زمان به این بازی تن داده و همزمان کار خود را نیز با پنهانکاری های درخور به پیش برده ایم؛ پنهانکاری هایی که به هر رو از دید آن ها بویژه روس ها پنهان نمی ماند و نمی توانست بماند.

ما به گرایش های نیرومند سرمایه داریِ رژیم های فرمانروا بر چین و روسیه با همه ی دشواری های چالش برانگیزی که با آن ها درگیرند با خوش بینی می نگریم و بخشی از سیاست کژدار و مریزمان با این دو کشور بر این پایه استوار شده است. شاید جریان کار با چینی ها به این شَوَند که آن ها آسان تر زیر بار می روند، برای مان کم تر چالش برانگیز باشد؛ ولی با روسیه با آنکه رژیمی مافیایی در آنجا بر سر کار است، بیگمان کاری سخت تر در پیش داریم. مردم آنجا به آسانی به سیاست های ما تن نخواهند داد و روشن است که رژیم فرمانروا بر آنجا هرچه زمان بگذرد، زیر فشارِ فزاینده ی منگنه ای خردکننده نهاده خواهد شد. ما ناچاریم همه ی این ها را بدیده بگیریم و از فشار بیحا و نابهنگام خودداری کنیم. ما آن ها را به دو ماراتنی کشانده ایم که از هر سویه به سود ماست؛ زیرا از توانایی های بسیار بیش تری در سنجش با آن ها برخورداریم که بدرازای زمان خود را نشان خواهد داد؛ همین بس که خرس روسی را تا آنجا که در توان داریم، بدوانیم و از پا بیندازیم؛ تنها آن هنگام، چشم اندازی روشن برای یکسره نمودن کار پدیدار خواهد شد.

با شما فرومایگان دله دزد که درآمدهای سرشار کشور خود را چاپیده و مردم را لخت کرده اید به چنان سیاست بازی هایی نیاز نیست و بزبان گوش آشنای خودتان: «بر خر مراد سواریم». با این همه، آن قرارداد مُرده را در کالبدی تازه که پیشاپیش با آن همداستان شده و چون و چرای آن را پذیرفته اید، جانی دوباره خواهیم بخشید تا پیش وابستگان و گماشتگان و پیروان نادان خود با دستانی تهی بازنگردید و بتوانید سیاه بازی را با برگزاری جشن پیروزی هسته ای فراخورِ بازگشت ما به «برجام» پی بگیرید؛ گرچه، همه ی این ها هماوندی سرراست با چگونگی پیشرفت سیاست مان در پهنه  جهانی بویژه با روسیه و تا اندازه ای چین خواهد داشت و بگمان نیرومند، بازه ای کوتاه از زمان را دربرخواهد گرفت.

از زبان گماشته ی هنوز روی کار نیامده ی «یانکی» ها:  ب. الف. بزرگمهر   ۱۱ آذر ماه ۱۳۹۹

https://www.behzadbozorgmehr.com/2020/12/blog-post.html

پی نوشت:

۱ ـ «اداره خدمات عمومی ایالات متحد» با فرستادن نامه‌ای به آگاهی جو بایدن رساند که دولت دونالد ترامپ [بخوان: لات بی همه چیز «یانکی»] آماده است تا فرایند جابجایی نیرو را بیاغازد.

بنیاد داده ها برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» به تاریخ  چهارم آذر ماه ۱۳۹۹ است.

۲ ـ صابون

۳ ـ بجای «ارزش های همه بشری»

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!